بازگشت به رابطه از مهمترین موضوعاتی هست که در طی بیش از ۵ سال فعالیت به آن پرداخته و هزاران دستاورد ثبت شده داریم. هرچند که ما محصول در این خصوص داریم، اما برای بازگشت سریع و استفاده از قانون جذب عشق برای رابطه از دست رفته نیازی به هزینه ندارید. ما بازگشتها و جذبهای عجیبی در کارنامه داریم که میتوانید در ویدیوها رایگان بشنوید و از راهکارها استفاده کنید.
شما میتوانید برای رسیدن دوباره به رابطهی شکست خورده از قانون جذب بهره ببرید، هرچند بازگشت دائمی نیازمند ساخت زمینههای عمیقتر است.
با افتخار میتوانیم عنوان کنیم طرح طلایی تا به امروز منجر به بازسازی و جذب بیش از سه هزار رابطه شده است و این آمار تنها بر مبنای پیغامهای شماست. نتایج محصول بازگشت به عشق را در صفحه محصول تماشا کنید، اما اینجا بدون تهیهی محصول نیز میتوانید از ساعتها محتوای اختصاصی بهره ببرید. در این صفحه ۲ ویدیوی جامع برای شما داریم: ۴ مرحلهی به کار بستن قانون جذب در عشق و مکالمهای در این خصوص با عزیزی که در اندوه از دست رفتن عشق و ازدواج است و شامل صحبتهای تکمیلی و سیاستهای درست در رابطه.
اگر با بلاک شدن روحیه خود را از دست داده و دچار غم و اضطراب هستید، ویدیوهای این صفحه به تنهایی میتواند بزرگترین کمک به شما باشد. برای تماشای ویدیوهای کامل، خیلی سریع عضو کانال یوتوب ما شوید.
آنچه اینجا دریافت میکنی
۴ راه استفاده از قانون جذب عشق برای عشق از دست رفته
بهترین راه برگرداندن عشقم چیست؟ (گفتگو)
لطفا پیش از هر چیز، با کلیک در اینجا دورهی کوتاه و رایگان بازگشت معشوق رو تماشا کنید.
در زیر متن صحبتهای داخل ویدیو قرار گرفته، اما جزئیات این صحبت فقط در ویدیو قابل شنیدن است.
سلام، وقت بخیر
این برنامه یک کوچینگ یک به یک نیست. من تمام سعیم رو تو ارائه یک پاسخ جامع میکنم، اما چیزی که ما میبینیم برگ خشکیدهی درخته. نمیشه این برگ رو رنگ زد و تازه کرد. ریشه که درست بشه، برگها بیتلاش زیبا میشن. بررسی ریشهای نیاز به یک گفتگوی کامل داره. هر قضاوت من و هر راهکاری که توی این برنامه ارائه میدم، بر مبنای اطلاعات محدود پرسش شماست. برای یک مشاوره خصوصی فقط به این صفحه مراجعه کنید.
یک رابطه با جذابیت تو زندست. فکر نکن برطرف کردن نیاز به عشق و توجه و اهمیت تو رو جذاب میکنه، اینا اگه یک طرفه باشه، تو رو به شدت پایین میکشه. وقتی تماست پاسخ داده نمیشه، بدترین کار تماس دوبارهس. وقتی علت بیتوجهی رو میپرسی و چیز ناراحت کنندهای نیست، بدترین کار اصرار بیش از اندازس. اینجا باید یک فاصله برای بالا کشیدن خودت و ترمیم رابطه ایجاد بشه.
سه ماه و نیم چهار ماه زمان زیادی برای شناخت کامل و حتی پیدا کردن علاقهی واقعی نیست. نمیگم مورد شما اینطوره، نمیتونم بگم چون چیز زیادی نمیدونم، اما ما نباید هر فعل و انفعال شیمیایی خوب داخل بدن رو عشق بدونیم و بر اساسش برای آینده تصمیم بگیریم. ۱۱ سال اختلاف سنی داخل ایران میتونه مشکلات زیادی به وجود بیاره. اگه شما دهه هفتاد به دنیا اومده باشی و ایشون ۶۰، یک فرهنگ و رسوم کاملا متفاوتی توی روابط تجربه کردین و دیدین. فرهنگ هم چیزی نیست که این به این راحتیها تغییر کنه. چون ریشه در ضمیر ناخودآگاه داره.
این اصرار زیاد شما برای نرفتن بیخبر با دوستانتون، نشون میده که توی این ۴ ماه حداقل اینو فهمیدین که رفتنتون باعث ناراحتیش میشه. احتمالا به دوستش هم نتونسته بگه به تو اعتماد ندارم و موضوع رو اینطور تعریف کرده.
تکالیف برگرداندن معشوق
نمیخوام از تغییر دادن ایشون حرف بزنم. شاید با هر تلاشی هم تا ابد همین فرد باقی بمونه. یا انتخابش میکنی یا کنارش میگذاری. اگر تفاوت فرهنگی زیادی دارین، من پیشنهاد میکنم از این فرصت برای یک تجدید نظر توی رابطه استفاده کن. اما اگر انتخابش کردی، باید بدونی ما، یا باید زندگی و خوشحالی خودمون و رابطهمون رو بخوایم یا مردم رو. نمیشه هر دو رو تمام مدت با هم داشت. اگر نتونی نه بگی، اگر برای خوشحال کردن و راضی کردن مردم پا روی خواستههای خودت و پارتنرت بذاری، قطعا رابطهتو خراب میکنی. ما نمیتونیم نه بگیم چون نیاز به توجه و دوست داشتن بقیه داریم. هر چه این نیاز بیشتر باشه، ما سست تریم و در واقع اون اهمیت و علاقهی واقعی که دنبال بودیم رو هرگز به دست نمیاریم. چون مهمترین عامل جذابیت، عزت نفس ماست.
به جای اصرار زیاد، فقط یک بار یک نه قاطع لازم بود. وقتی مردم تو رو به عنوان یک شخص قاطع شناخته باشن، دیگه اصرار به کاری که نمیخوای انجام بدی هرگز نمیکنن. با این وجود، حق این رفتار و جدایی با تو رو نداشته. و تو باید با ادامه دادن به زندگیت و بیتوجهی به این کار پاسخ بدی. نه هیچ چیز دیگه.
شما اعتماد به نفس پایینی داری. برای حفظ رابطه باید اعتماد به نفس و عزت نفس خودت رو بالا ببری. در سایت psychalive.org اطلاعات بیشتری در خصوص عزت نفس هست که اگر به زبان انگلیسی تسلط کافی داری مطالعه شو پیشنهاد میکنم. این کارو نمیشه فقط با یک دوره انجام داد. نیاز به هدف گذاری درست و حرکت مستقیم بدون انحراف تو مسیر ارزشهای خودت داره. ساده بگم، اگه اون چیزی که از یک فرد ایدهآلت میخوای نیستی و کارایی که برات ارزشمنده انجام نمیدی، بدون شک عزت نفس پایینی داری. این قانونه. با یک برنامه درست از روی تقویم، دیسیپلین خودت رو پیدا کن.
برای بیرون اومدن از بلاک، هر کاری جز بالا بردن ارزشت، اشتباهه محضه. ارزش خودت رو بالا ببر و بذار اینو متوجه بشه. فکر کن ببین چطور میتونی نامحسوس نشونش بدی. این زمان فرصت خوبیه. باید بذاری دلتنگت بشه. ساخت هر چیزی نیاز به زمان داره. تو باید خودت رو از نو بسازی. به دوست مشترکتون دیگه برای آشتی اصرار نکن. خبرش رو میبره و همه چیز رو خیلی خرابتر میکنه. سکوت امروزش رو باید تماشای ارزش و بالا رفتنت بشکنه. نه هیچ رفتار تو. تغییر کن و بذار که این تغییر رو درونت ببینه.
راههای برگرداندن معشوق
خبر خوب اینه که همون طور که خودت میدونی، هنوز دوستت داره و فرصت داری. اما این فرصت زیاد نیست. اگر امروز تو بری سمتش، بار بعد زودتر از این باهات تموم میکنه چون راه تنبیهت رو یاد گرفته. و یک رابطه با جداییهای زیاد، سست میشه. رابطه مثل یک نوزاده که نیاز به مراقبت لحظه به لحظه داره و حتی بعد ده سال هرگز مستقل نمیشه. هیچ وقت نمیشه. یک نوزاد ابدیه و نیاز به مراقبت ابدی داره. دائم دقت کن که همه چیز باید دو طرفه باشه. تا زمانی که میخوای این رابطه پابرجا بمونه، باید مواظب رفتار و حرفات باشی و این یک استراتژی درست لازم داره.
ما به هیچ عنوان نباید خودمون رو بیش از اندازه نیازمند یک رابطه نشون بدیم. با کار پیدا کردن جلوی مغازش، دیگه میدونه هر لحظه که بخواد میتونه از جاش بلند بشه و شما رو تماشا کنه. که علاوه بر نشون دادن نیازمندی زیادت که خودش قاتل جذابیته، دیگه اصلا زمان لازم برای دلتنگ شدن و احساس نیاز به دست آوردنت رو نداره. همین قدر که میدونه شما اونجا هستی کافیه. اگر نیاز به کار اونجا داری باید یک استراتژی خیلی درست و دقیق داشته باشی که قطعا نیاز به یک گفتگو داره. از امروز دو روز خودت رو از دنیا و تکنولوژی دور کن. گوشی و لپ تاپ رو کنار بذار و به تمام شرایط بدی که توی این رابطه یا رابطههای قبلت پیش اومده فکر کن. علت واقعی اون شرایط رو کالبد شکافی کن تا ذهنت باز بشه. باید از طرف تو چه اقدامی میشد که اون شرایط پیش نیاد؟ باید بتونی جلوی تکرار این شرایط رو بگیری. الان وقت رسیدن به خودته نه هیچ چیز دیگه.
چگونه عشقم را دلتنگ کنم تا برگردد
استفاده از قانون جذب با انجام مراحلی که قبلا گفتم رو به طور روزانه توصیه میکنم. استفاده از قانون جذب به این شکل، میتونه یک هواپیما رو از زمین بلند کنه که بدون دانش و مهارت و دیسپلین لازم سقوطش حتمیه. چه بخوای چه نخوای، نمیتونی تمام روز مثبت باشی و تجسم کنی و فرکانس خودت رو با خواستههات همجهت کنی. اگر میخوای یک هواپیما رو از زمین بلند کنی، باید مهارت روندنش رو هم به دست بیاری. اما نترس، کار سختی نیست. اراده و تلاش و صبر و حوصله لازم داره.
باز میگم، این برنامه گفتگو نیست، پرسش و پاسخه و تمام صحبت من بر اساس اطلاعات محدودی هست که شما به من دادی. و ممکنه یک قطعه مهم رو نداده باشی. و شاید خودت هم از وجودش بیخبر باشی. توی این دو روز، سعی کن پیداش کنی. این زمان و فاصله چیز بدی نیست. در واقع رابطه تو مرحلهی امروز شما، شدیدا محتاج این زمانه. زندگیت رو تا جایی با کارایی که برات واقعا با ارزشه پر کن که بعد از بازگشت و تماسش هم، زیاد از حد هیجان زده نشی.
موضوع بازگشت به رابطه موضوع سادهای نیست. بازگشت به رابطه قبل از هر چیز، نیاز به بلوغ کافی و بازگشت به خود و عشق به خود داره. رسیدن به عشق به خود و عزت نفس، نیاز به مراحل خیلی خاص داره و محصول بازگشت به عشق، به این هدف ایجاد شده.
126 پاسخ
بابت جوابتون و راهنماییتون خیلی ممنون…من الان اوضاع جدیدی که پیش اومده اومدیم پیش دوست مشترکمون اما اون شک کرد که من اینجام نیومد میخواستن آشتیمون بدن..بعد الان دوستش گفته که شهریار عشق سابقش برگشته بخاطر همینه اینجوری میکنه حتی گفته که به من بگه که اون دختره هست اگه میخواد باشه چون ۳۰۰ میلیون به دختره بدهکاره بعد حرفشو پس گرفت گفت من ازیکی دیگه شنیدم …نمیدونم باور کنم یانه حتی نمیدونم چیکار کنم چیو باور کنم..خب من دوسش دارم و اونم منو دوست داره بعد اینکه باااون دختره ۷،۸ سال باهم بودن واینکه مثل اینکه چندین بار دختره بهش خیانت کرده واسه همینه بهم زده بود باهاش موقعی که بامن دوست شد فکرکنم دوماهی بود که کات کرده بود باهاش به منم دلیلشو نگفته بوددکه چرا فقط گفت باید میرفت دنبال زندگیش من ازاینور اونور شنیدم ..لطفا راهنماییم کنید واقعا ازتون ممنونم
سلام، من تاکید کردم ازشون نخواید برای آشتی دادن. خیر باور نکنید. خواهش میکنم به صحبتهای من دوباره گوش بدید. شما باید برید کنار مدتی.
صلام خستع نباشین من ۱۵ سالمع دوست پسرم دوسال ازم بزرگتره ما نزدیک پنج ماه باهم رابطه داشتیم بعد مامانم فهمید فقط میتونم پیامش بدم رابطمون نسبت به قبلا سرد شده خیلی دوسش دارم اونم منو دوست داره به مامانم گفت میره سربازی یع کار خوب گیرش میاد بعد میاد خاستگاریم پسر خوبیه قبلا هم با هرکی خوب بود بهم گفتع بود یع دفعه هم یع کاری کردع بود باهم بحثمون شد دیگع میخاست باهام کات کنع ولی التماسش کردم برگشت میشع بگین چیکار کنم؟!
هیچ وقت برای موندن کسی که داره میره التماس نکن چون اون نسبت بهت سرد میشه شخصیت خودت میره زیر سوال کیه که بدش بیاد یکی التماس و خواهشش کنه نزار از الان دور برداره اگر واقعا بخواد بدترین شرایط و موقعیت هم پیش بیاد اون میمونه و ولت نمیکنه
درمورد کارمم که رو به روی مغازشه چیکارکنم دولتی هم هستش
فقط سعی کنید رو به رو نشید. خودتون رو بیتفاوت نشون بدید.
سلام مشکل دارم
سلام خسته نباشید .نمیدونم میتونید کمکم کنید یا شرایط خیلی بدی دارم ۹میشه با پسری دوس شدم ۳۶سالمه اونم ۳۴ساله از اول که بهم پیشنهاد داد بهش گفتم من دختر بی بندبار نیستم و حوصله ی دوس دختر بازی ندارم یعنی ن وقتشو دارم ن حوصلشو اگه برا ازدواج بسم الله رابطمون خوب بود تا اینکه من به خواهرم گفتم اخه اونا همسایه ی خونه خاهرم بودن خاهرم شدیدا مخالفت کرد به طوری که باهم بحثمون شد منگفتم باهاش کات کردم اما باهام در ارتباط بودیم بهم گفته بود که منو ۶ساله میشناسه خاهرم برا اینکه منو از این رابطه منع کنه برام استخاره گرفت بهش گفتن که پسره خاهرتو بازی میده اهل ازدواج نیست چندباری بهش گفتم در موردم باخانوادت صحبت کن گفت راضی نمیشن میخان من دختر داییمو بگیرم اون خونه داره ماشین داره و حتی شغل ازاد اما هر کسی باید یه پشتوانه مثل خانواده داشته باشه من خسته شدم از یه طرف دوسش دارم و کارم شده گریه از یه طرف حس میکنم اون کاری نمیکنه مادرش شدیدا با ازدواج با غریبه مخالفه حتی همه ی برادراش هم با فامیل وصلت کردن بهش گفتم ۱۰روز وقت داری خانوادتو متقاعد کنی گفت کمه بهش گفتم ۹ماه فرصت داشتی اینم ۱۰روز باقیه به نظرتون اگه بازم فرصت بخاد من چکار کنم میخام این رابطه رو تموم کنم خسته شدم گریه گریه بی خابی بی خوراکی فکرم کار نمیکنه بگید چکار کنم من بچه نیستم بگم بزار باهم ۲سال باشیمبزرگتر شیم من ۳۶سالمه که ازدواجکنم کی بچه دار شم اما مردا مثل ما زنا نیستن ما طروات و شادابی خودمونو زود از دس میدیدم به کمکتون احتیاج دارم به خودکشی بعد از اون هم فک کردم
بقیه قسمت ها کی گذاشته میشه اگر میشه تو وویس بگین
این برنامه هفتگی هست. و تمام تلاش من پاسخ جامع به صد نفر، با یک سوال هست.
سلام آقا علی عربی من ی مشکل جدی دارم ک باعث شد من امروز ب خودکشی هم فکر کنم من با ی پسری حدود دو ساله رلم خیلی عاشقشم بهشم خیانت نکردم ولی ازش خیانت دیدم ولی قول داد دیگ بهم خیانت نکنه خیلی باهام خوب بود تا قبل عید ک یهو گف نمیتون خوشبختم کنه رفت دوبارع برگشت برگشتم باز رفت الان بعد سه هفته باز رفت تنهام گذاشت😭خیلی ماجراش طولانی میشع آیدی تلگرامتونو بدین ی صحبتی باهاتون داشته باشم حلش کنین من دیگ طاقت ندارم
همونطوریکه گفتم دوست مشترکمون بهم گفت که شنیدم پرسیدم از کی گفت فلانی همونی که باهاش رفته بودم بیرون..گفتش که حدود یک ماهی هستش که آشتی کردن با اون خانم و اینکه بخاطر بدهکاریش مجبور شده یا درکنارشم احساسش بوده نمیدونم این موردو…بعد اینکه گفتم خب درمورد من چی گفته که امروز نیومد گفت گفته که نمیخوام بیشترازاین ناراحتش کنم اگه میخواد درکنار اون خانم من هم باشم گفت قبول میکنی همچین چیزیو گفتم معلومه که نه اماحداقل خودش میومد اینارو بهم میگفت نه اینکه این شکلی بخواد منو کوچیک کنه من بااینکه الان دوسه هفته نیستش الان دوستش اومده بهم گفته باهم حرف بزنیم من قاطعانه گفتم نه چون ارزش براش قائل بودم همینطوربرای خودم من اهل خیانت نبودمو نیستم حتی یک لحظه بهش فکرهم نکردم اون چطوری میتونه اینطوری کنه حداقل میومد بهم میگفت گفت روش نشده..(قبلا گفتم که منوببینه همه چیزو فراموش میکنه و فقط بغلم میکنه وبو میکشه و مدام بوسم میکنه) حدس میزنم یکی بخاطراین یکی هم بخاطر خجالتش نیومده…بعد دوستش گفتش که خیلی درب و داغون شده زندگیش رو هواست ازاونورم داداش بزرگش بهش گفته چندروز بهت فرصت میدم همه چیزو درست کنی و زن بگیری..از طرفی هم ایشون اعتیاد به قمار دارن اونم قمارای خیلی بزرگ مثلا ۱۰۰ میلیون میبره یا یوقت ۲۰۰ میلیون میبازه الان مدام همش عصابش خورده…اینم گفت که اون ۷،۸سال باهاش بوده توچه توقعی داری منم گفتم یک ماه اول دوستیمون من بهش گفتم گفت تموم شده مدام برای قانع کردن من هرکاری میکرد گفت خب اونموقع فکر برگشت به اونو نداشته گفتم خب پس من چی گفت زندگیتو بکن و ادامه بده…منم گفتم برو بهش بگو ازش متنفرم دیگه هیچوقت جلوم سبزنشه حتی اسمشونشنوم شمارشم نبینم به دوتا دوستاش گفتم..اما بعدش پشیمون شدم به اون یکی گفتم اگه پرسید بگو چیزی نگفت…استادالان من نمیدونم چیکارکنم ازاینور دوسش دارم ازطرف دیگه هم اون دختره هست ودلم برای اونم میسوزه اونم ازوجود من خبرداره البته نمیدونم بهش گفته کات کردم یانه ولی میدونم که خبر داشته…ازطرف دیگه هم ازدوست داشتن فردموردنظرخودم باوردارم یعنی همین دوهفته پیش بود من ناخونم گیرکرد شکست اونقدر اون بجای من حالش بدشد و دستمو محکم گرفته بود من بهش میگفتم هیچی نیست نترس یا نگاهاش معروف بود انقدر باعشق نگاهم میکرد وقتی پیشش بودم مثل پرنسسا باهام برخورد میکرد حتی یه ظرف نمیزاشت جابه جا کنم غذا رو خودش میزاشت تودهنم کمتر از عروسک خانومم عشقم نمیگفت چه تلفنی چه رو دررو دستامو هربار فقط میگرفت بو میکرد منوبغلش میکرد انقدر بهش آرامش میدادم درعرض ۲ دقیقه خوابش میبرد بعد اینکه همیشه بهم میگفت هیچ چیز منوتورو ازهم نمیتونه جدا کنه جز خیانت تو من تورو باهمه چیزت قبول دارم…به دوستش گفتم الان من استخدام شدم روبه روی مغازه چیکارکنم هی باید ببینمش گفت نه راحت برو بیا اونم زیاد نمیاد مغازه که…الانم واتساپمو پاک کردم اینستاگرام همو نداریم تلگرام هم اون فکرکنم پاک کرده چون خیلی وقته که آنلاین نشده…از طرفی دیگه هم خواهرم میخواد یه جشن خیلی بزرگ برای فارغ التحصیلیم بگیره که همه ی اون دوستا و حتی خودشم دعوت کنه…نمیدونم چیکارکنم تنها چیزی که میدونم اینه که دوسش دارم…ممنون میشم بازم راهنماییم کنید چون واقعا نمیدونم چیکارکنم…ازتون خیلی مچکرم خیلی خیلی زیاد.
سلام، رفتار اول خوب بوده. اما باید کنار میکشیدید. من دوست دارم این صحبتهای منو آویزه گوش کنید. این میزان علاقهای که گفتید خب قطعا بسیار استثنائیه. کنار بکشید بگذارید فضای لازم به وجود بیاد. اونو با عشقش به خودتون تنها بذارید. نه بهتره رو به رو نشید و اگر چاره ای نیست، یک برخورد خیلی نرمال و حتی سرد بکنید.
اینم بگم که قبلا گفتم که خیلی حسود و حساس هستن شنیده بود صاحب رستورانی به من پیشنهاد داده منو باخودش برد اونجا که نشون بده من باایشونم بعد چندروز پیش توی اینستاگرام از پیج رستوران همون آقا بهم پیام دادن که سلام من فلانیم اما من جواب ندادم اسکرین شات گرفتم فرستادم واسش گفتم خواستم درجریارن باشی همین.
سلام سوال من این هست آیا امکان پشیمون شدنش یا بازگشتش وجود داره؟؟
حدود ۱۰ماه پیامی ازطریق واتس آپ با پسری که قبلا خیلی کوتاه همکار بودیم ارتباط داشتم تو این مدت بخاطر مشغله اش و دانشجو بودنش خیلی فرصت ملاقات ازطرف ایشون نداشتیم فقط دوبار همو دیدیم…تو این مدت ایشون سه بار پیشنهاد رابطه ی محدود جنسی را مطرح کردن که هربار با مخالفت من همراه بود آخرین باری که مطرح کردن ومن نه گفتم باکمال آرامش گفتن که باشه نظرت محترمه و پرسیدم که بازم رابطه با منو میخوای گفت بله رابطه مگه فقط سکسه؟ به فاصله دوروز بعد اون یه موضوعی پیش اومد که ازطرف بنده بود و اصرار داشتم خانومی رو که جز فالوراش بودن آنفالو کنن که نکردن منم گفتم اگه نمیکنی پس خداحافظ ….بهم گفت که اگه به همین راحتی می ری برو ولی فک برگشتنتم بکن …فرداش میام دادم عذرخواهی کردم گفتن اشکالی نداره اما بهانه پشت بهانه که من نمیتونم رابطه ادامه بدم و این حرفا …..منم اصرار نکردم و گفتم من رابطه زوری نمیخوام و براش آرزوی موفقیت کردم و خیلی راحت کات کردیم بدون کوچکترین بی احترامی ….درضمن ایشون منو اول تو اینستا آنفالو کردن که واکنش منو ببینن ….ولی همچنان تو واتس آپ استاتوسای منو دنبال میکنه و میبیند…درضمن اعتقادی هم بر بلاک نداره…ممنونم از اینکه منو راهنمایی میکنین …درضمن هردو پزشک هستیم
سلام، بله امکان وجود داره اما قطعیتی نیست. همیشه در بهترین شرایط هم درصدی احتمال منفی وجود داره.
استاد من گفتم قبلا با یک خانم که مطلقه اس و بچه داره رابطه ی هشت ماه ای داشتم و قرارمون بر این بود باهاشون ازدواج کنم ولی من به دلایلی به ایشون نگفتم چون نمیدونستم رابطه با ایشون کجا پیش میره که چند سال پیش یک ماه تو عقد بودیم و جدا شدیم و باعث شد خیلی دلخور بشه و کات کنه با اینکه تو این هشت ماه هیچ بدی ازم ندیده و باهم خیلی خوب بودیم من وقتی کات شد دستپاچه شدم و کلی عذر خواستم و واسطه فرستادم و قسم خوردم که بنظر نتیجه عکس داد شما گفتی یک ماه بهش پیام ندم الان میبینم پروفایلش عاشقانه شده و مثلا با کسی دیگه در ارتباطه دوستش بهم گفت که الکیه با کسی رابطه نداره گفتین یکماه بهش پیام ندم بعد از یکماه باید چیکار کنم ؟؟؟ اصلا شانسی برای برگشتنشون هست یا نه چطور رفتار کنم
سلام، شما با من مشاورهای نداشتید. رابطه نیاز به بررسی همه جانبه داره من به هیچ عنوان نمیتونم یک راهکار درست به این شکل ارائه بدم. به همین خاطر این برنامه راه اندازی شده. هم رفتار و بک گراند شما باید بررسی بشه و هم ایشون. اما این فرصت دو ماهه چیزیه که در همه حال، در این شرایط نیازه. قطعیتی برای برگشت هیچ زمان وجود نداره، اما اولین کاری که باید انجام داد احترام به این زمان و فاصله در این شرایطه. ممکنه همه چیز بهانه باشه و فرد از یک سال قبل با کسی در ارتباط. اینها با بررسی رفتار مشخص میشه نه با کامنت شما. اما هر چقدر دست و پا بزنید بیشتر پایین میرید. وقتی کسی ترکتون کرد و شما اصرار کنید، فقط شرایط رو وخیمتر میکنید. بله شانس در همه حال هست. من روابطی رو بعد از گذشت یک سال درست کردم.
به صحبتهای این ویدئو با دقت بیشتر و بارها گوش بدید. راهکار تمام شرایط مشابه اینجا به طور کلی گفته شده.
من مطمینم با هیچکس رابطه نداشته تو این هشت ماه واقعا تو دلش نفوذ کرده بودم و همو میخاستیم احساسش به من بیشتر از احساس من به خودش بود حتی دور بریاش میگفتن قید احمد رو بزن دانشجوی پزشکیه ولی تو مطلقه ای با یک بچه خانوادش قبول نمیکنن و در یک سطح نیستین ولی من گفتم جایی برای نگرانی نیست و از خودش و دخترش مراقبت میکنم رفتاراش نگاهش مطمینم منو میخاست الان پروفای عاشقانه گذاشته ولی کاملا مطمینم با هیچکس نیست یا میخاد لج منو دربیاره یا میخاد بدونن که تنها نیست بهش پیشنهاد ندن از این دوتا بیرون نیست اگر واقعا میدونستم منو نمیخاد راحت میزاشتمش کنار همه چی آسون بود فقط وقتی بعدا بهش گفتم که چند سال پیش یکماه تو عقد بودم اعتمادش بهم سلب شد و رد فعلش منطقی نبود که رابطه رو کات کنه
سلام استاد،همونطوریکه گفتید من انجام دادم زندگیمو ادامه دادم نه به ظاهر بلکه واقعا ادامه دادم،،برای مدیتیشن و تجسم خلاق هم شبا زیر دوش حموم انجام میدم خیلی انرژی میگیرم و تجسمامم بنظرم خیلی قوی و پرانرژیه چون حس میکنم دقیقا اونجا توی تصورم هستم،،،بعداینکه من هنوز نرفتم سرکار تواون فروشگاه احتمالا تایک هفته ی دیگه استخدامم کامل بشه برم،،تواین مدت خیلی رو خودم کار کردم نقاط ضعفمو نوشتم روشون کار کردم عزت نفسم واعتماد بنفسم خیلی رفته بالا وابستگیم نسبت به ایشون کاملا ازبین رفته،،،شروع کردم به تفریح و گردش و کارهای مثبت مثل بیمه کردن خودم و ازاینجور حرفا،،فقط اینکه چندروز پیش همین دوستان مشترکمون ازمون خواستن که بریم پیششون باخواهرم رفتیم اونجا دوستانشون بودن همینطور برادر طرف من،،برادرش منونمیشناخت موقع معرفی گفتن که زهرا دوست دختر برادرته که من گفتم بود تموم شد همه پرسیدن چرا چجوری شماکه انقدر خوب بودین باهم چرا ازپس امتحانای رابطتون نتونستید بربیاید یعنی هیچکدومشون جز دوسه نفرشون که خبر داشتن خبر نداشتن…منم گفتم نشد دیگه من نتونستم بربیام اون مشکلی نداشت و خیلی مرد خوبی هم هست که تابحال دیدم،،،بعد برادر ایشون خیلی دور و ور من میگشت که تابحال به زیبایی طبیعی شما ندیدم و همشون ازم خیلی تعریف کردن،،،بعد برادرشون چندباری بامن حرف زدن از عشق سابقشون که خودم پرسیدم،،،منو بلند کردن چرخوندن وموقع رفتن به من اصرار کرد با ماشین من بیا منم ازخواهرم اجازه گرفتم رفتم گفتم درمورد برادرت میخوای حرف بزنی گفت نه شمامهمون ما بودی میخوام که صحیح و سالم برسونمتون گفتم که اها فکرکردم چون دوست برادرتون بودم گفتش که برادر من الان کجاست گفتم نمیدونم حتماپیش عشقشه گفت خب دیگه،،،بعد دستشو دراز کرد که دستشو بگیرم من نگرفتم گفت ناراحتی ازپیش من بودن گفتم نه احساس امنیت میکنم برعکس گفت بهتره که بری پیش خواهرت و منم گفتم هرطورراحتی من پیاده شدم و سوارماشین خواهرم شدم..اینم بگم که ایشون خیلی مست بودن خیلی زیاد،،،حالا نمیدونم رو چه حسابی این حرکت رو کردن
بعداینکه یکی ازدوستان خواهرم فالگیر و دعاگر هستن بدون اینکه من بخوام برام فال گرفتن گفتن طرفم حسی به من نداره و مادرش براش دعا زده ازدواج میکنه…من اصلا ذره ای توجه نکردم به حرفاش
این سوال رو هم دارم که من تاچقدر باید ازش فاصله بگیرم؟چقدر نباید منو ببینه و هیچ پیام و زنگی بهش نزنم و ارتباطم رو قطع کنم؟
از گذاشتن عکس و فیلم ازخودم که فقط خوشحالی و شادبودن و گشتن هستش هم توفضای مجازی که میبینه هم نباید دیگه بزارم؟
اینم بگم که من دفعه ی قبل باقانون جذب کارکردم و با ترفندی از سمت خودم اما خودش نمیدونه که ازسمت من بود آشتی کردیم،، یعنی قانون جذب رو نه بطور حرفه ای اما بلدمش و جذبای زیادی داشتم درمورد کار پول تحصیل مادی معنوی
با سلام خدمت شما استاد عزیز و با تشکر از سایت بسیار عالیتون
من ازتون چند تا سوال دارم
۱.من از یکماه پیش که از عشقم جدا شدم صبحها با دلشوره بیدار میشم و بعد در طول روز سعی میکنم آروم شم. شما برای غلبه بر استرس صبحگاهی چه راهی رو پیشنهاد میدین
۲.آیا توی این شرایط میتونم شروع کنم به تکنیک جذب برای برگردوندن عشقم؟ یا باید اول اضطراب از بین بره؟
۳.مدیتیشن و تصویر سازی رو تا چه مدت باید ادامه بدیم؟ یعنی تا چند روز؟ و هر بار چه زمانی رو بهش اختصاص بدیم؟
۴.برای پاکسازی ضمیر ناخودآگاه چه تکنیکهایی پیشنهاد میدین؟
ببخشید سوالات زیاد شد
سلام و سپاس از شما، مدیتیشن و تصویرسازی رو هر روز بیپایان ادامه بدید. همونطور که نفس کشیدن رو ادامه میدید. بله اضطراب باید از بین بره حتما آموزش مدیتیشن من رو ببینید. پاکسازی ضمیر ناخودآگاه بزرگترین و مهمترین کاری هست که در کل زندگی ممکنه انجام بدید. ابتدا این مطلب رو ببینید. برای پاسخ کامل در برنامه شرکت کنید.
جناب عربی عزیز آیا دلتنگی در طول روز امکان داره فرآیند جذب رو دچار مشکل کنه؟
خیر همونطور که گفتم، بزرگترین نیرو برای فعال کردنش هست.
سلااااام تو روخدا جوابمو بدین
عشقم بعد از شش ماه که تموم شدن رابطمون گذشته و هیچ صحبتی هم با هم نداشتیم دوباره منو تو یکی از شبکه های اجتماعی بلاک کرد و به کل شماره هامو پاک کرد الانم میدونم با کس دیگه ایه بنظر شما چیکار کنم چرا بلاک کرد با این که اثلا بهش پیام نمیدادم انجاام این کارها برای منی که یک ماه بیشتر باهاش در ارتباط نبودم و بعد از اون هم منو بلاک کرد صدق میکنه؟؟؟؟؟؟
سلام، اگر حتما رابطهای شکل گرفته ممکنه از ترس تماس شما باشه اگر نه، نشونه وجود احساسات تازه به شماست.
سلام خسته نباشید علی آقا من پسرم حدود دو سه سال هستم وارد رابطه شدم با یه دختر خیلی همو خاستیم و الآن ازم فاصله گرفته و کات کرده و بلاکم کرده و تنها از واتساپ وضعیت هام چک میکنه چیکار کنم ک برگرده خیلی هممو میخاستیم
و دلم خیلی میخادش و الان یهو چند وقت پیش ک شده گفت نمیخامت اینا میشع ی راحلی بگید برش گردونم
سلام آقای عربی من امروز روز اول کاریم بود توی محل کارم تلفن ممنوعه من برای اینکه به خواهرم زنگ بزنم که بیاددنبالم رفتم جلوی در داشتم حرف میزدم فردمورد نظرمو دیدم که اومد بیرون بادوستاش داشت میخندید دقیقا روبه روی من بود امامن حواسمودادم جای دیگه باتلفن حرف زدم چنددقیقه روبه روی هم بودیم نمیدونم دید منویانه ولی حسم میگه که دید بعد از حدودا ۴۰ روز منو دید اما عکس العملی نشون ندادیم حس و حال عجیبی دارم خیلی دلم براش تنگ شده خیلی
سلام، همدلی رو درونتون تقویت کنید. همدلی عمر انسان رو طولانی و از کم شدن حجم عمومی مغز بعد از ۳۰ سالگی جلوگیری میکنه. تمام قسمتهای این برنامه رو ببینید و با افراد احساس همدلی داشته باشید تا هم خودتون احساس بسیار عالی پیدا کنید و هم پاسخهای بنده رو خوب درک کنید.
سلام من با ی آقای حدود ۳.۵ نیم بودم ک از اول قرار ازدواج داشتیم مامانش آورد خواستگاری گفت نه من خودم باید انتخاب کنم رفتن و بعد یکسال مامانش زنگ زده برا خواستگاری ک پسره مجبورش کرده بود امدن رفتن گفته بود ب هیچ عنوان پسره گفته بود ی دلیل بیار گفته بود ب دلم نمیشیته اونی ک من میگم البته من از نطر قد و هیکل زیبای در حد خوب هستم همه تعریف میکنن فوق لیسانس هستم و از نظر مالی خوب بهمن۹۹ مادرش زنگ زد حدود ۷ بار برا خواستگاری آمدن دفعه آخر قرار عقد گذاشتن دوباره کنسل کردن پسره رفت البته تو خونمون دعا پیدا کردیم و من خیلی حالم بد بود داغون ولی پسره بعد ی هفته زنگ زد گفت من نمیتونم بدون شما منم گفتم این طور نمیتونم عروسک نیستم خلاصه رفتیم حلقه و لباس و همه چی خریدیم ۲۱ اسفند هم محضر گرفتیم و ب مامانش گفت ما ۵شنبه میریم محضر البته اون آقایی ک دکترمون مشاور تماس گرفت گفت چه بیایید چه نه ۵شنبه عقد میکنن اما ی روز قبل پسره گفت قضیه کنسله و باز تو حیاطمون پشت گلدون دعا پیدا کردم الان خیلی حالم بد ایا برمیگرده
سلام اقای عربی من با قانون جذب فرد مورد نظرم دوباره به سمت من اومدن خیلی خیلی ازتون ممنونم اما من هیجان زده شدم و احساس می کنم یکمی زیاد روی کردم و درخواست دیدن دوباره ی همو اول من مطرح کردم ایشونم با اینکه خودشون می دونن دلتنگن و اینو ابراز کردن گفتن که نه دوباره گفتن که همو فراموش می کنیم منم زنگ زدم اما دیگه صحبتی نکردم و گفتم اوکی و ایشونم گفتن نتونسن جواب بدن ولی من دیگه حرفی نزدم به نظرتون الان باید چیکار کنم ؟ و درضمن خودشونم نمیدونن که چرا دیگه نمیخوان ادامه بدن و خیلی یهویی و سر یه چیز الکی رفتن طبق گفته هاتون باید عزت نفسمو ببرم بالا و رها کنم که تقریبا فکر میکنم بتونم این کارو کنم اما میخوام بازم راهنماییم کنین خیلی ممنون بابت وقتی که میذارین
سلام، این صحبت همیشه من که قانون جذب هواپیما رو از زمین بلند میکنه اما بدون دانش زمین میخوره، برای همین شرایطه. قطعا قبل از هر چیز باید روی عزت نفس خودتون کار کنید و بعد روی استراتژیهای لازم در رابطه.
همدلی یعنی چی؟چجوری باید انجامش بدم؟
همدلی یعنی دیدن مسائل و مشکلات مردم از چشم خودتون و احساس درد بقیه. صحبتهای بقیه رو گوش بدید و به درد مردم توجه کنید. این در اولین مرحله باعث آرامش شماست. همدلی برای بقیه نیست، برای خود ماست و مثل اکسیژن ضروری.
وقت بخیر آقای عربی
یه سوال ازتون دارم. من و عشقم بعد از جدایی توی اینستاگرام همدیگه رو داریم هنوز. ۲ تا سوال
۱.آیا یواشکی دنبال کردن پستهای ایشون فرآیند جذب رو مختل میکنه؟
۲. به نظرتون من از خودم عکس بذارم بهتره یا نذارم؟
سلام، این کار اشتباهیه. باید قبل از هر چیز اجازه بدید دلتنگی کدورت و خاطرات بد رو پاک کنه.
ایشون رو آنفالو کنید و اگر پیج پرایوت هست، بگذارید مشکلی نداره. دنبال کردن ایشون اجازه نمیده بتونید رها کنید.
سلام
سلام وقتتون بخیر استاد گرامی.من ۲۱سالم هستش من از دختری خوشم اومده که البته اوایلش خیر ولی بعد از این که چند نفر اطرافیان مارو تشویق کردن به باهم اشنا کردن احساس کردم دختر مورد علاقه ام هستن چند سالی از من کوچیک تر هستن.چندین باری که در ارتباط بودیم در فضای مجازی ایشون باز گو کرده بودند که از رابطه های مجازی خوششون نمیاد و به همین خاطر من به ایشون پیشنهادی ندادم ولی ایشون کاملا در جریان این که من ازشون خوشم میاد بودند.چند وقت اول اشنایی بود که من دیدم ایشون یکم غیر عادی تر به من اهمیت میدن پیگیر میشدن رفته رفته کمتر شد ما فقط در دورهمی ها همدیگر رو لاقات میکردیم حتی یک بار که با دوتا از دوستان دیگه رفته بودیم بیرون مثلا ایشون دستشونو انداخته بودن تو دست من و هرکسی نگاه میکرد میگف این ها مثلا چقد به یک دیگر وابسته هستن من حدود ۱سال به این صورت با ایشون در ارتباط بودم و چون سنشون کم بودش و به تنهایی قدرت تصمیم گیری نداشتن من درخواست ازدواج یا دوستی بهشون نمیدادم. و بعد از این که ۱سال گذشت بین دوستان ما مشکل به وجود اومد که باعث شد ایشون هم کاملا با من ارتباطی نداشته باشند و حالا بعد از گذشت چند ماه من هنوز احساس میکنم به ایشون علاقه دارم و دوره ای که با ایشون گذروندم خیلی خاطره شده و نمیتونم فراموشش کنم چرا که به ایشون وابسته شدم
ممنون میشم اگر راهنماییم کنید🙏
زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنتهای شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راهاندازی شده است. کلیک کنید.
سلام آقای عربی من مدت یک سال با یک خانم که پنج سال از من بزرگتر هستن رابطه داشتم بعد از چند ماه اول هر دو شدید عاشق هم شدیم ولی بنا بر دلایلی ایشون خیلی کنترل گر بودن و اول رابطه من مجبور به گفتن چند دروغ شدم و بعد از هفت ماه ایشون متوجه شدند و گفتن دیگه نمیخوان با من باشن و من رو از همه جا بلاک کردن من خیلی داغون شدم و الان تقریبا سه هفته میگذره و راهی نداشتم جز این که به محل زندگی ایشون برم و با امید این که عبور کردنی ببینمشون و هر بار منو دیدن اصلا نگاهم نکردن حتی یه بار جلوش رو گرفتم که باید با هم صحبت کنیم و باز اصلا انگار من وجود ندارم و عبور کردن و من نمیدونم چه کنم گفتم با خط دیگه بهش پیام بدم ولی پشیمون شدم ولی کارم شده این که برم اونجا تا ببینمش و اون هم منو ببینه ولی هربار جوری عبور میکنه که انگار وجود ندارم چه کنم؟من ۳۵سالمه و ایشون ۴۰ نگران این میشم حالا که بلاک هستم اگه جلو راهش سبز نشم فک کنه من هم جدایی رو قبول کردم و بره سمت کس دیگه ممنون میشم راهنمایی کنید.
سلام و خسته نباشید.با تشکر از راهنمایی شما اقای عربی.
من حدود چهارساله که عاشق شدم.طرف مقابلم همون چهار سال پیش از طریق دوستام متوجه شد.اوایل با من خیلی خوب بود.و از من خوشش اومده بود.و میگفت که من همون دختری هستم که میخاسته.اما بعد از یه مدت بخاطر گذشته ای که داشتم گفتم من نمیتونم دوستت داشته باشم.و همه چیو بهم زد.
به دوستش گفت به من زنگ بزنه بگه که من باهاش تماس نگیرم.من دلم تنگ میشد براش و چون ابراز علاقه از طرف من بود حال خوشی نداشتم.چند بار تو این چهار سال ابراز علاقه کردم و گفتم که دوسش دارم.انگار همین که میخاد منو قبول کنه بخاطر گذشته ی من پشیمون میشه.گذشتم چیز خاصی نبوده.با یک نفر دوماه اونم فقط از طریق زنگ و اس ام اس در ارتباط بودیم همین.
سلام، شما هرگز با کسی که تا این اندازه غرق در گذشته هست نمیتونید زندگی کنید. گذشتهی شما ربطی به کسی نداره. فقط در این حد که در دو خط سرگذشت توضیح بدید باید بدونن. با کسی باشید که اینو درک کنه.
اخرین باری که باهاش حرف زدم شاید یک ماه میگذره.خیلی باهام بد حرف زد.من از عشقی که دارم مطمئنم ولی اونو نمیدونم اصلا.خبر دارم یعنی خودش گفت که با هیچکس در ارتباط نبوده.
اما دوباره الان چند روز پیش باهام خوب حرف زد.اصلا رفتارش گیج کنندس.یه دفعه خوب یه دفعه بد.
بعد همش پیگیره.بهم گفت که شمارمو ندارم اما از طریق دوستان خبردارم که شمارمو گرفته.حتی ساعت بازدید منو چک میکنه.یعنی خبرشو بهم دادن.
اما میگه دوستم نداره.اصلا به نظر شما امیدی هست.من اصلا حالم خوب نیست. و بخاطر رفتارایی که هردفعه عوض میشه گیج شدم.دیگ نمیدونم باید چیکنم.خبردارم از یه طرف همش میپرسه که من با کسی هستم یا نه؟
از طرفی منو قبول نمیکنه؟ باید چیکارکنم؟ اصلا درست میشه؟
زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنتهای شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راهاندازی شده است. کلیک کنید.
سلام اقای عربی
من با دوست دخترم نزدیک دو ساله که با همیم
اون اوایل برای داشتن من کلی تلاش کرد و بالاخره رابطمون جدی شد و قصد ازدواج داشتیم تا اینکه یه سری اشتباهات زیادی انجام دادم مثلا از دوستای دختر قبلیم یدفعه جلوش زنگ میزدن و من جواب نمیدادم ناراحت میشد یا باهاش سر بحثای کوچیک قهر میکردم و میرفتم ولی باز با اصرار باهاش اشتی میکردم و همه اینا یهو باعث شد خودشو تو زندگیم کمرنگ کنه و وقتی من اینا رو دیدم بهش گفتم تو با کسی دوست شدی تو داری خیانت میکنی از این حرفا و بلاکش کردم ولی باز از بلاکی در اوردم صبح زنگ زد گفت خستم کردی باز منو بلاک کردی و قطع کرد از اون روز دیگه منو بلاک کرد تو همه جا و ۳ هفته گذشته و من چند نفری رو واسطه کردم رفتم دم خونشون خودم زنگ زدم با خطای متفاوت ولی به همه میگه دیگه نمیخوامش من به اندازه کافی بهش فرصت دادم و دیگه نمیخوام تو زندگیم باشه و میگفت من ۱/۵ سال براش تلاش کردم و دیگه بسه
حالا من پشیمونم و در مرحله اول مسئولیت کارامو به عهده گرفتم و الان ازتون عاجزانه درخواست میکنم کمکم کنین بتونم برگرده و بتونم باهاش ازدواج کنم و جبران کنم تمام اشتباهاتمو
زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنتهای شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راهاندازی شده است. کلیک کنید.
سلام اقای عربی
من با دوست دخترم نزدیک دو ساله که با همیم
اون اوایل برای داشتن من کلی تلاش کرد و بالاخره رابطمون جدی شد و قصد ازدواج داشتیم تا اینکه یه سری اشتباهات زیادی انجام دادم مثلا از دوستای دختر قبلیم یدفعه جلوش زنگ میزدن و من جواب نمیدادم ناراحت میشد یا باهاش سر بحثای کوچیک قهر میکردم و میرفتم ولی باز با اصرار باهاش اشتی میکردم و همه اینا یهو باعث شد خودشو تو زندگیم کمرنگ کنه و وقتی من اینا رو دیدم بهش گفتم تو با کسی دوست شدی تو داری خیانت میکنی از این حرفا و بلاکش کردم ولی باز از بلاکی در اوردم صبح زنگ زد گفت خستم کردی باز منو بلاک کردی و قطع کرد از اون روز دیگه منو بلاک کرد تو همه جا و ۳ هفته گذشته و من چند نفری رو واسطه کردم رفتم دم خونشون خودم زنگ زدم با خطای متفاوت ولی به همه میگه دیگه نمیخوامش من به اندازه کافی بهش فرصت دادم و دیگه نمیخوام تو زندگیم باشه و میگفت من ۱/۵ سال براش تلاش کردم و دیگه بسه
حالا من پشیمونم و در مرحله اول مسئولیت کارامو به عهده گرفتم و الان ازتون عاجزانه درخواست میکنم کمکم کنین بتونم برگرده و بتونم باهاش ازدواج کنم و جبران کنم تمام اشتباهاتمو
سلام استادمن با یکی از همکارای سابقم سه سال باهم در ارتباط بودیم خوب بود رابطه مون قرار ازدواج گذاشته بودیم من ۳۳ سالمه وایشون ۴۱ ساله هستن گاهی قهرو بحث داشتیم ولی الان یک ماهه که کات کردیم چون به من گفت که دوس داره با یه دختر که سنش کمتر از سی ساله ازدواج کنه حتی از من خداحافظی نگرفت رفت والان یک ماهه که رفته ولی استوریامو چک میکنه. من چیکار کنم غرورم اجازه نمیده سراغش برم سه سال زمان زیاده چکار کنم
سلام آقای عربی خسته نباشید ممنونم ازراهنمایی های خوبتون..آقای عربی من گفته بودم که کارم جلوی مغازه ایشون هستش حدودیک هفته رفتم جداازاینکه کارسختی بود وباب میلم نبود فکرکردم وحق باشما بود که نیازمندی من رو نشون میداد و احساس دلتنگی بهش دست نمیداد چون میدونست که من اونجام،ازاونجا استعفا دادم حدود دوهفته ای شده…و من ارتباطم رو کاملا قطع کردم حتی بادوستانشون..فقط تو فضای مجازی از مسافراتام تفریحام خوشحالیام عکس و فیلم میزاشتم و واقعی خوش میگذرونم..الان دوروز پیش دوست مشترکمون به طور مشکوکی پیام میدادکه شمال رفتی باکی رفتی باپسر رفتی عکس بفرست و ازاین حرفا بعد تولدم نزدیکه گفتم سوپرایزم کن سریع گفت شهریارو بیارم منم بی میلی نشون دادم و گفتم اون سوپرایز من نیست امادیدنش مشکلی ندارم و هی حرفشو میزد شب بعدش عروسی بودن لایو گرفته بود شهریارهم بود دوستش گفت زهرا داره می بینمون اونم گفت از من بگیر شروع کرد به رقصیدن و دلبری کردن و بوس فرستادن دوستش گفت اینم ازسوپرایز بازمن هیچی نگفتم..فرداش به همین دوستمون گفتم چرا گفتی گفت یادم نمیاد مست بودیم منم گفتم دیگه نگو امیدوارم اونم یادش نباشه.تواین مدتم که حسابی روخودم کارکردم..الان به نظرتون از ترفندها و استراتژی ها استفاده کنم برای نزدیک شدن و دیدارکردن؟فقط اینکه نمیدونم خودم مستقیما بهش زنگ وپیام بزنم یا ترفندی بکارببرم که بدون اینکه بدونه من پشت قضیه م و کاملا اتفاقی هستش؟ممنونم واقعا ازراهنمایی های خوبتون
اینم بگم که انقدر این چندوقت نشونه دیدم که حدنداره اسمشو یاازکسی که هم نام باشه یا خود شهر شهریار باشه یا تو map گوگل یا اسم مغازه دار ها یا صحنه هایی که همونو تجسم کرده بودم یا خاطره داشتیم رو عینشو حتی مکالمه هارو دقیقا همونی که بوده می بینم و میشنوم توفیلم بیرون تلویزیون همه جا می بینم و میشنوم حتی گاهی عطرشو حس میکنم برای لحظه ای
سلام این زهرا خانم چقدر منه کاشایمیلش رو میذاشت دقیقا کل رابطش مث منه جمیل من اینه کاش ببینه و بهم پیام بده کل حرفاشو خوندم دوس دارم ببینم چی شد اخرش چون من تو این شرایطم [email protected]
سلام آقای عربی
استاد بنده دوتا سوال کلی داشتم.
۱. باتوجه به این که من دوسال هست که از طرف ایشون بلاک هستم
البته رابطه ی من با ایشون به سالها پیش برمیگرده که در حیطه ی هنر یک دوست از نوع همکار بودیم حدود یکسال ببعد از پیشنهادمن به ایشون جهت اشنایی بیشتر برای ازدواج ب طول انجامید وبرقرار بود
اما بناب دلایل مفصلی که خودم ریشه شو منفی شدن روحیه م در اثر اتفاقات زندگیم میدونم
بلاک شدم
والان بعد دوسال با وجود موقعیتهای زیاد هنوز خودمو وفادار ب ایشون میدونم و هنوز عاشقشون هستم
ب نظرتون من با وجود دوسال بلاک بودن
با توجه ب اینکه وقت محدوده
حضوری برم سراغ ایشون یا از قانون جذب استفاده کنم
چقدر برای جذب فرجه بدم؟
بعد از چه مدت زمانی فرآیند رهاسازی رو انجلم بدیم
یعنی از کجا بفهمیم که وقت رهاسازیه؟
سلام خدمت جناب عربی میشه منو راهنمایی کنید
من دوسال پیش،با ی،پسری اشنا شدم بی دلیل گذاشت رفت و الان فهمیدم که اعتیاد داشته و در حال ترک کردن هس میخوام ازتون خواهش،کنم کمک کنید از،طریق قانون جذب برگردیم پیش،هم
سلام، این مطلب رو ببینید.
سلام وقتتون بهیر من دو روزه که به پشتیبانی کانال پیام دادم برای مشاوره وقت میخوام ولی جواب نمیدن
سلام، مدتی پذیرش نداشتیم چون در حال طراحی و تغییر طرحهای مشاوره خصوصی در جهت بهترین نتایج بودیم.
سلام استاد من یکسال است که با دختر خانمی آشنا شدم احساس میکنم خیلی بهم علاقه داشت اختلاف سنی ما ۱۴ سال هست ۲۴ و۳۸ بهم گفت اگه دوسم داری بیا خواستگاریم بعد چند جلسه خواستگاری گفت پدرم مخالف هست ودیگه نمیخوام ادامه بدم خودم با پدرش صحبت کردم گفت اختلاف سنیتون زیاده امکانش نیست وبعد خداحافظی کرد چطور با قانون جذب نظر پدرشو عوض کنم لطفا کمکم کنید
سلام، در موارد فوری هرگز به دنبال قانون جذب نباشید. چون مهارت بالا نیاز داره و فرصتی نیست. فقط به دنبال یک سیاست درست باشید.
سلام استاد عزیز برای راضی کردن پدر دختر بخاطر مخالفتش با تفاوت سنی زیادپسر با استفاده از قانون جذب چکار میشه کرد تا پدر راضی بشه؟؟؟؟
فقط نیاز به مذاکره و نشون دادن شایستگیها داره. نشون بدید حرف نزنید.
سلام استاد خواهش میکنم جواب بدید
من با دوس پسرم ۵ ماه پیش کات کردیم بی اعتماد شده بود بهم چون تقریبا خیانت و شیطنت دیده بود ازم. من یک ماه پیش بهش پیام دادم و دعوا کردیم گفت بیا منطقی تصمیم بگیریم گفت نمیتونه فراموشم کنه ولی از طرفی هم نمیتونه گذشتمو شیطنتمو فراموش کنه من عصبی شدم گفتم دیگه بهم زنگ نزن و دیگه نزد😔 چیکار کنم برگرده الان
سلام، این شیطنتها فراموش شدنی نیست. به این صحبت گوش بدید.
سلام
ظاه ا استاد دیگه جواب سوالها را نمیده من ۳ هفته هست سوال کردم متاسفانه هنوز منتظر پاسخم؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام ، چند روز پیش درخواست جلسه خصوصی داده بودم، چون میخواستم جزییات رو کامل شرح بدم و میدونم از حوصله اینجا خارجه ،تلگرام هم پیام دادم ولی جواب ندادید ، اگر امکان داره جواب بدید ممنون میشم .
سلام، مدتی هیچ پذیرشی انجام نمیشد. اما حالا میتونید در صفحه مشاوره خصوصی طرحهای تازه رو ملاحظه کنید و در تلگرام با ما تماس باشید.
سلام استاد خسته نباشید چون فرمودید ک در بخش دیگر کامنت بگذارم من اینجا از شما سوالی داشتم ممنون میشم پاسخ دهید!استاد شما در پاسخ سوال قبلم فرمودید ک باید سیاست های لازم در رابطه رو ب کار ببرم بی توجهی کردن فقط بخشی از پیشرفت و بالارفتن من هست بنده هم با یه پروفایل ساده خواستم حسادت ایشان را تحریک کنم اما دقیقا برعکس جواب داد ایشان ک دیگر پروفایل تحقیرآمیز نمیگذاشت و هرروز برایم وضعیت میگذاشت ب یکباره بنده را از همه جا بلاک کرده!!!!خیلی ناراحت هستم چون حس میکنم تمام تمرین های شمارو و مدیتیشن هایم همش بر باد رفت!درسته بلاک کردن عشق ایشون رو میرسونه اما من ب جذب کامل ایشون نزدیک شده بودم اما الان کاملا باز هم از هم دور شدیم استاد باید الان چیکار کنم ذهنم آشفته شده میترسم حتی تصویرسازی هم نتونم بکنم؟؟؟استاد میشه یکم هم از سیاست های لازم تو رابطه توضیح بفرمایید یا یه ویدیو بگذارید فک کنم نیاز خیلی از ماها باشه خیلی ممنونم
سلام وقت خوش. من کسی رو دوست دارم و ۶ماهه ازش خبر ندارم. یه مدت با مدیتیشن بر میگشت اما الان دیگه انرزی ندارم ریگه و نتونستم تو این ۶ ماه برگردونمش. شهر دیگه ای هست. بعد از این همه مدت نمیتونم فراموشش کنم. میشه راهنمایی کنید چیکار کنم.
سلام من واقعا ممنونم از شما،باورم نمیشه ولی من تاثیر اموزش های شمارو دیدم،استاد خیلی خوبین من خیلی خیلی از شما ممنونم🌹🌹🌹من اموزش های شمارو همرو دیدم،یه مدت یکماه مدیتیشن و ریلکسیشن رو انجام دادم.باورم نمیشه ولی کسی که دوسش داشتم به یکی از دوستام گفته که میخواد برگرده ولی از دوستم خواسته که به من چیزی نگه.فقط مشکلی که هست اینه که یکی دیگه از دوستام که با من مشکل داره رفته به دروغ بهش گفته که من میخام فراموشش کنم و دیگه برنگردع،اونم باور کردع ،به نظر شما من باید چیکارکنم؟؟برم باهاش حرف بزنم؟؟ یا کاردرستی نیست؟؟ممنونم از راهنمایی های شما🌸🌸
با سلام، حتما مسئله رو با صدای خودتون به تلگرام ما ارسال کنین تا در برنامه پرسش و پاسخ شرکت داده بشین.
سلام آقای غربی
من نیاز به مشاوره خصوصی شما دارم ،چیکار کنم با شما صحبت کنم ممنون
سلام، این صفحه رو مطالعه: https://www.aliarabi.co/ali-arabi-consulting و با تلگرام ما در تماس باشید.
سلام وقت بخیر
ممنون میشم راهنماییم کنین، ذهنم زیادی درگیره.. من با یه آقایی پنج ماه تو رابطه بودم و همه چیز اوکی و مورد پسندم بود ولی از یجایی یکم سرد شد و قضیش طولانیه اما دلیل این سردی رو مشغله ی زیادش و درگیری خودش عنوان کرد که میدونم تا حدود خیلی زیادی درسته چون از کارهاش خبردارم … ولی خب این برای من قانع کننده نبود چون عقیده دارم وقتی بخای ارتباط داشته باشی با کسی هرجور شده برقرارش میکنی حتی کم و کوتاه اونم وقتی میدونی دلخور میشه و متاسفانه بجای تلاش برابر و صبوری تحت فشار قرارش دادم اونم هربار جلوی کات کردنم رو میگرفت و میگفت جبران میکنه اما هم یکم عجولی کردم و چون خودم تحت فشار قرار گرفته بودم از جهت ذهنی اونوهم تحت فشار قراردادم….یروز هم بالاخره خودم کات کردم..دوسه روز بعد از اونروز هم یه دوست مشترکمون (که این دوست به من علاقه داشته یه زمانی و طرف هم ازین موضوع با خبر هست و حساس) برای اینکه ببینه طرف مشکل خاصی داره یا نه عمدا بحث منو پیش کشیده بود ولی با عصبی شدنش مواجه شده بودو کلا بهش گفته بود حوصله این صحبت ها و حوصله زن جماعت رو نداره..که باتوجه به شناختم احتمال میدم اینکه جلوی باز شدن بحث راجب منو گرفته به غیرتش رو من و حساسیتش نسبت به این دوست مشترکمون و از طرفی ناتوانی ذهنیش برای هندل کردن موضوع در اون لحظه برمیگرده ، خلاصه.الان سه هفته گذشته….میدونم هنوز منو قبول داره و منو با شخصیت میدونه و تصور بدی نباید داشته باشه راجب من ولی به احتمال زیاد با تلاش زیادی و در دسترس بودن جذابیتم کم شده و به احتمال زیاد اون غیرتی که روم داشت رو هنوز داره، آدم خیلی محافظه کاریه ولی با این وجود یکی دوباری که منو با مانتو یا شلوار کوتاه دیده به طرزخیلی تابلویی زاغ سیامو چوب زده…کلا یه رفتارای ریزی ازش دیدم که فک میکنم هنوز دلش منو میخاد..منم واقعا دلم میخاد یه شانس دیگه به رابطمون داده بشه و همه چیز به اون بستگی داره که بیاد جلو…. حالا استاد چندتا سوال مهم.. ما تو یه شهر کوچیکیم و خیلیییییییی همو میبینیم… تقریبا هرشب یجایی همو میبنیم… من دارم روال قبل زندگیم رو طی میکنم و داره میبینه که حالم خوبه…. بنظرتون همین روال رو طی کنم یا یه مدت جلو چشمش آفتابی نشم که کنجکاو شه؟ با توجه به اینکه خیلییییییییییی غیرتی ایه، درسته که مثلا با عملا لباس کوتاه پوشیدن تحریکش کنم یا نظرش نسبت به من بد میشه؟ بعد میگن برای برگردوندن شخص به رابطه نباید براش فرکانس فرستاد و نیازشو ارضا کرد و باید تشنش گذاشت…. ولی اینجا با ایجاد حس مثبت و فانتزی سازی دقیقا عکس این موضوع انجام نمیشه؟بعد اینکه فانتزی ها اگر جنسی مثل حس بوسیدن یا نوازش کردن باشه مشکلی داره؟ اینکه عکسشو بزاری بک گراند که طی روز به یادش باشی چطور؟؟؟؟ ولی درکل از همه مهمتر برام همونه که نمیدونم باید مثل همیشه در معرض دیدش باشم و شاهد زیبایی و خوشحالی من باشه یا باید پنهان شم که کنجکاو شه
سلام آقای عربی
وقت بخیر
کامنت قبلی رو من فرستادم و بیصبرانه منتظر پاسختون بهش و راهنمایی شما هستم، تو این مدت سعی کردم هستم خوب باشه و فانتزی سازی کنم و حدود یه هفته هم هست تقریبا همو ندیدم اصلا، ولی همش ذهنم درگیر میشه و نمیتونم روش تمرکز کنم و بخاطر مشکلات خانوادگی حس بد هم دارم کلا
خواهشاً راهنمایی کنین
سلام . حدود پنج ماه پیش من از طریق دوستم با یه عاقایی آشنا شدم ک گل مصرف میکنه و اینکه این عاقا خیلی از لحاظ موقعیت از من پایین تر اما من فک میکردم ذاتش درسته .ولی بعد از اینکه دیدیم همو با اینک خیلی از من خوشش اومده بود سره یه دعوای کوچیک گفت کات کنیم ب این دلیل ک من دختری نیستم ک پایه ی همه کاراش باشه .منم وقتی این حرف و ازش شنیدم از تلگرام و وات ساپ بلاکش کردم از اینستا هم انفالو.بعد هم استوری گذاشتم ک برام مهم نیست ک رفته .اونم منو فقط ازاینستا بلاک کرد .اما از جاهای دیگه ن .درزم من هم مثل همون خانوم .همیشه وقتی دعوا میشد تند تند زنگ میزدم .الان باید چیکار کنم
سلام. من نگین هستم.۱۷ سالمه.دیشب دوست پسرم ک نه همه زنرگیم منو بلاک کرده از تلگرام،واتساپ و شمارمم انداخته لیست سیاه چیکار کنم…دارم میمیرم از دوریش…الان چن روزی بود خودهرش با گوشی ارشیا بهم میگفت ک بیمارستان بستریه منم شک داشتم اینکه خواهرشه یا خودش اما خب نمیدونم زندس یا مرده خدای نکرده زبونم لال اصلا نمیدونم چیشده ب نظرتون من باید چیکار کنم؟ میخوام برگرده پیشم اخه خیلی عاشقشم
سلام خسته نباشید
من ۱۹سال دارم با پسری ۲۴ سال اشنا شدیم فقط ب قصد ازدواج. ۶ماه در ارتباط بودیم هم تلفنی هم حضوری و خیلی باهم خوب بودیم طوری ک اون حس میکرد منو بیشتر دوست داره تا من اونو.. بعد ۳ماه از رابطه اومد خواستگاری و قبل تر هم ب مادرش منو گفته بود… اومد خواستگاری خانوادم خوشش اومد و خانواده اونم همینطور…. اما جلسه های دوم سوم حرف سر مهریه شد و اونا میگفتن فقط ۱۴تا و پدرم میگفت ن کمه ۵۰ تا
اما بعدش بعد کلی حرف و اینا هیچکدوم راضی نشدن.
منم بهش میگفتم خب قبول کن ۵۰تارو
گفت من اول رابطه گفتم ۱۴تا و تو هم قبول کردی.. گفتم خب بابام قبول نمیکنه چ کنم… خلاصه مشاوره هم رفتیم و مشاور گفت خیلی خوبید اما شاید خانواده اون مخصوصا مادرش یکم دخالت کنه..
خلاصه درگیری های ما زیاد شد و هی بحث… اون هی میرفت پیش مشاوره های دیگه بعد ب من میگفت مشاوره ها میگن خانواده ها بهم نمیخورن…. اونم دودل میشد… ک اخرش بهم گقت بیا چن وقت درارتباط نباشیم گفتم چرا و ناراحت شدم گفتم تکلیف منو مشخص کن یا اره یا ن… اونم میگفت نمیدونم و اینا..
ک اخرش گفت ببین ما الان با این مشکلات ک داریم.. از هم جدا شیم بهتره تا بعدا تو عقد یا با چن تا بچه جدا شیم
منم خیلی حالم بود ازینکه الکی الکی داره تموم میشه و اون بخاطرم کاری نمیکنه و ترکم میکنه
منم گفتم ن خواهش میکنم ک کاش خواهش نمیکردم. اما کردم….
اونم اشکش دراومد اما گفت منطقی فکر کن
خلاصه الان ۳ماهه ک کات کردیم.. حتی ب مادرشم گفت زنگ نزن ک ما منفی یا مثبته جوابمون..
نمیدونم قراره چی بشه حس میکنم منو خیلی دوست داره هنوز و منو بلاکم نکرده…
تو این ۳ماه فقط دوبار پیام دادم ک متاسفانه اخرین بار گفتم دیه مزاحم نشو من دارم ازدواج میکنم.
لطفا راهنمایی کنید ممنون
سلام
استاد عزیزم
یه سوالی دارم خیلی سوال همه هم هست،
اگر ما دور شدیم،جدا شدیم،کات کردیم،و برای حفظ جذابیتمون دیگه بعد از کات زنگ نزدیم،اگر طرف رو دیدیم باید چی کار کنیم؟چه کاری کنیم اگر دیدیمش ؟برخورد ما باید چطوری باشه؟که جذب صورت بگیره؟که بفهمه من تغییر کردم؟چطوری باید بهش القا کنم اگر دیدمش تو یه جایی اتفاقی؟
سلام آقای عربی توروخدا راهنماییم کنید
من پنج ساله که با پسری دوست هستم و کلا چون پدر و برادرم رو هم از دست دادم خیلی بیشتر از قبل وابسته ایشون شدم. خب طبیعتا هر کسی مشکلاتی داره و ایشون هم بخاطر مشکلاتش ذهنش خیلی درگیره چند روز بود که بهانه های مختلف و الکی میاورد و دعوامون میشد و منم که خب خودم عصبی هستم بار آخر که دعوامون شد داد زدم و از همون شب دیگه باهام حرف نزد و فرداش بهم پیام داد گفت برو دنبال زندگیت و تا الان که دوروز میگذره زنگ میزنم جواب نمیده تو واتساپ هم پیام میدم میخونه و جواب نمیده اما بلاکم نکرده استوریامم میبینه. من بدون اون نمیتونم زندگی کنم توروخدا راهنماییم کنید چیکار کنم که برگرده؟
سلام وقت بخیر استاد من رابطه ۲ساله داشتم همه چیز مطابق میلم بود بجز اینکه وقت زیادی برای گذروندن خارج از محیط کار نداشت و من مجبور بودم اونجا حضور داشته باشم چون پرسنل محربی نداشتن ک تنها بزارنش و هربار ک بیرون میزدیم تلفنا و استرسای زیادی متحمل میشد بجز این عشقی ک بوجود اومد حمایت روحی و قلبی ای که وجود داشت و صمیمیتی ک من تجربش نکرده بودم اینکه هرجا باشیم تو هر شرایطی از تک ثانیه ها دریغ نمیکردیم برای اینکه کنار هم باشیم و تو شرایط بحرانی همدیگه رو حمایت کنیم … به نظر خودم خیلی منطقی با پرسش و معاشرت تا حدود ۲ماه شروع کردم راجب خودم و خودش صحبت کردیم سعی کردم دیدگاها اهداف ارزوها عقاید همه چیزو بررسی کنم و سپس وارد رابطه شدم توی رابطم توجه متقابل وجود داشت احترام وجود داشت و عشق چیزی ک باعث شد من از رابطه به خواست خودم خارج بشم این بود ک من بعد از ۹ماه خواستم ک تکلیف رابطه معین بشه چون در همون صحبتای اولیه گفته بودم ک دنبال رابطه تفریحی نیستم و به تشکیل خانواده فکر میکنم و اگه همچین چشم اندازی نداری رابطه رو جلو نبریم ک گفتن نه و اونم دنبال رابطه تفریحی نیست خلاصه اینکه از ماه نهم رابطه تا ماه ۲۳ام حدودا ۳بار اعتراض کردم ک اگه قرار نیست رابطه گام بعدیشو بره بهتره که بدونم خلاصه فک کنم تحت فشار با مادرش ح زد و قرار گذاشته شد ک بیاد و منو ببینه اول گفتن بیرون ببینه تورو ولی من تاکید کردم که دیدار اول حتما باید توی خونه ی ما باشه در حضور مادر من باشه . موافقت شد و بعد تعلل تعلل تعلل حدود ۵ ماه طول داده شد و اقدامی صورت نگرفت باعث شد یبار رابطه رو با لبخند و آغوش و مهربانی برم و بگم تمومه و اگه الان ۲ساله ک هیچ اقدامی نکردی لابد دلخواهت نیست این اتفاق واسه همین منم راحتت میزارم به چشم تجربه بهش نگاه کنیم و خیلی خونسرد رهاش کردم که همون شب بمدت ۱هفته شبانه روز پیگیری کردن ک بله من متوجه اشتباهم شدم و میخوام ترمیمش کنم مجدد فرصت دادم، مثلا ۲شنبه بود ک گفتن ک مادرشون اخر هفته از سفر میان و باش حرف میزنه و موضوع رو حل میکنن مادر شنبه اومد و من ۳شنبه بعدش پرسیدم ک چی شد!صحبت کردی؟ گفتن جمعه میگم! این تعلل این عقب انداختنا بارها انجام شده بود م منو کلافه کرد من هم ۱ شب قبل از تولدم رابطه رو تمام کردم و بمدت ۲ هفته تمام هیچ اثری از خودم نشون ندادم درواقع فعالیتمو توی پیج کارم داشتم ولی با ایشون ارتباطمو قط کردم کامل درد زیادی کشیدم چون حس میکردم رابطه رو با دلایل عقلی کات کردم سعیم این بود که به این جدایی ادامه بدم و احساسی تصمیم برای ایندم نگیرم چون همونطور ک همه مشاورا میگن پسری ک بخوادت تعلل نمیکنه ک از دستت بده، درد زیادی کشیدم فضای خلوتی برای خودم محیا کردم و بدور از خانوادم مشغول ترک کردن رابطه شدم در حالیکه هر روز بدتر از دیروز دلتنگ میشدم و زجر میکشیدم ولی همواره میگفتم این ارتباط اونی نخواهد شد ک منو خوشبخت کنه مادامی که واسه انتخابم تعلل کرده، بعد از ۲هفته اومد دم پنجره اتاقمو هزار بار درخواست کرد ک برم دم پنجره در نهایت چند ثانیه رفتم و از پایین جوری ک متوجه بشم با دست به سینش کوبید ک دوستت دارم.. سوار شد و رفت و من نصفه شب متوجه شدم از همه جا منو بلاک کرده واقعا حمله عصبی بهم دست داد حس میکردم اومده که بگه ترمیم میکنم زخم رابطه رو و این اتفاق شوکم کرد و باعث شد با حال بسیار بد و خوردن قرص خواب شب رو صبح کنم و صب برم سراغش و توی محل کارش وقتی هنوز کسی نیومده بود رفتم و سیلی بهش زدم و بهش گفتم ک حق نداره هر رفتاری ک میخواد انجام بده حق نداره با من بازی کنه یا منو آسیب بزنه جوابی نمیداد از اونجا خارج شدم و دم ورودی متاسفانه از حال رفتم در واقع پشت سرم بودن اومده بودن ک مثلا نگهم دارن ک نزارن که برم ک من افتادم خون دماغ شدم و حدودا ۱ساعت خونریزی رو سعی کردن بند بیارن توی محل کارش که نشد و در اخر مجبور شدم باهاش برم کلینیک و رفتاری از سر گیجی ازم سر زد چون بهم امپول ارامبخش زدن مثل اینکه دستشو گرفتم چون توهم زده بودم ک انگار هیچی نشده هیچ دعوایی نشده و ما هیچوقت جدا نشدیم… ۲روز طول کشید ک به حال عادی برگردم و بفهمم که نباید میرفتم اونجا ک بش سیلی بزنم خودشونم تاکید داشتن ک اون سیلی خیلی حس خوبی بهش داده و بهترین حس عمرش بوده! همین منو عصبی میکنه سوالم اینه که من ۲هفته تحمل کردم ولی با این اتفاق حس میکنم برگشتم سر پله اول و از اول دارم درد میکشم چون دیدنش دلتنگیمو هزار برابر کرد میخوام برگرده ولی نه اینکه ماسمالی بشه و من مجبور ب نرمش بشم! اون شرایطش رو مطتبقت بده با شرایط من و اینکه دوری کردن ازش بهمراه بلاک کردن باشه؟ چون شب تولدم بلاک کردم اما ب شدت پشیمون شدم و وقتی انبلاک کردم دیدم اون بلاکم کرده خیلی اذیت شدم بهم بگید باید چکار کنم و اینکه بلاک کردنش رو انجام بدم؟ چون یبار کردم و حالم خیلی خراب شد میترسم انجامش بدم …
سلام تورو خدا راهنمایم کنین چجور باز عشقمو بر گردونم
سلام آقای عربی..ببخشید من یک رابطه چهار ساله داشتم و رابطه ای بسیار چهارچوب دار و درست بود طوری ک خانواده ها در جریان بودن ما همدیگه رو خیلی دوست داریم و رابطمون از لحاظ عاطفی بسیار عمیقی…تو این چهار سال کلی به من محبت کرد و قرار بود برای خواستگاری بیاد که خانواده من از اولش به خاطر مسائل دوری و شاید فرهنگی (چون دو استان جدا هستیم) مخالفت کردن و ایشون مخالفت های پدرش و خانواده منو داشت و حتی شاید بعضی از فامیل های نزدیکش….درواقع آشنایی ما تو دوران دانشگاه بود…الان که دانشگاه تموم شد حدود سه ماهه از من جدا شدن ..من خیلی بحث میکردم در مورد چیزای کوچیک و مدام نشون میدادم که باید یه اقدام جدی کنی و…..الان سه ماهه ب من پیام نمیده البته ماه اول چون من خیلی بهش پیام میدادم و زنگ میزدم خیلی خیلی سرد و تند و کوتاه جواب میداد و بعد از حدود یک ماه دیگه جوابمو نداد ولی بلاکم نکرد فقط تو اون دوران عصبانیت و دعوا بهش گفتم تو باید منو انفالو کنی وقتی منو نمیخوای و با فشار بسیار زیادی منو انفالو کرد اما همچنان شماره منو داره و استوری واتساپ منو ک گهگاهی میزارم میبیننه….من فالوش کردم تو اینستا و درواقع من ریموو نکردم…حالا باید چیکار کنم ب خاطر سکوتش؟
سلام من برای برگدوندن عشقم اون تمرینی ک گفتید از دید خودمون باشه و توی پارک هستیم رو انجام میدم خواستم بدون دیگه باید چیکار کنم اخه خیلی زود دوست دارم برگردم سر رابطه.لطفا بهم بگید دیگه باید چیکار کنم ک زودتر عشقم ب پیشم برگرده؟
سلام با آقایی ۴ ماهه در ار تباطم اوایل همه چی خوب بود تا اینکه یه اتفاقی باعث شد نگاه ایشون نسبت به من تغییر کنه ولی بعد اون اتفاق که مربوط به تماس من با یکی از دوستانشون بود تا پیگیر ایشون بشم ایشون خیلی عحیب از من دلخور شدن بابت این تماس و…
ولی بعدش منو بخشیدن گفتن عاشق من هستن برای دیدن من اومدن شهرمون چون ما دور از همیم
این اواخر تلفن هام رو جواب نمیدادن یا اگه میدادن میگفتن دستم بنده بعدا تماس میگیرم و نمیگرفتن
دو هفته پیش پیامی براشون فرستادم گفت دوستم داره منو ببخش حالم دست خودم نیست آخه اتفاقات بدی در رابطه با خانواده اش افتاده و مجبور شده از اونا جدا بشه و تنها زندگی کنه همه اش میگه اوضاع بده منو درک کن بذار هر موقع خواستم خودم باهات تماس بگیرم و…
ولی من چند باری پیام دادم تو توو رابطه نصفه و نیمه ای و من این جور بودنتو تمیخوام تکلیفمو معلوم کن
و اون روز دوباره حرف گذشته را پیش کشید که تو با دوستم تماس گرفتی و منو بی اعتبار کردی و بعد اون رابطه برای من رابطه نشد و تا الانم به خاطر خودت وایسادم
منم جوابشو دادم و بهم گفت من جای تو بودم بلبل زبونی نمیکردم و سعی میکردم به مرور اعتماد رفته طرف را جلب کنم
من گفتم مگه من چیکار کردم حالا اون موقع یه بچگی کردم خودت گفتی کاریه که شده و …
بعد عصبانی شد چیکار کردی تو دیگه تکلیفت معلومه و منو بلاک کرد
البته نه از همه جا فقط خطم را وگرنه توو واتساپ تلگرام اینستا همچنان هستم
اون روز زنگ زدم بهشون دیده بودن که تماس گرفتن و خودش زنگ زد و گفت دیدم زنگ زدی و ریجکت شد بعدا زنگ میزنم ولی الان دو سه روز گذشته و خبری نشده
ممکنه دوستم داشته باشه و بخواد برگرده خب اگه قصد نداشت اگه از بلاکش مطمئن بود چرا به من زنگ زد و گفت دیدم تماست ریجکت شدو…
از دوریش دارم میمیرم کمکم کنید چیکار کنم برگرده
سلام خسته نباشید.ممنون از لطف بی کرانتون. میرم سر اصل مطلب حقیقتا خاطر خواه دختری هستم که ۳ سال با هم در ارطبات بودیم و ایشون یهو گفتن که نمیخوامت با وجودی که میدونم خیلی دوسم دارن.همونجور که شما گفتین یه جورایی جذابیتمو از دست دادم پیش ایشون. وایشون منو الان یه فرد ضعیف میدونن این مدتم چند بار رفتم خواستگاری و ایشون جواب رد دادن .ولی در ارطباته گاه گاهی از حالم لا خبر میشه و یا کلیپ دلتنگی میفرسته ولی بعدش میگه راهمون جداهه و اسرار که من پیام ندم الان من دارم مرتب استوری عاشقونه میزارم برای ایشون.راه کار های جذب عشقم دارم انجام میدم .فقط نمیدونم این استوری گذاشتن باعث کم شدن جذابیته .و نشون دادن نیاز مندی؟؟یا کار درستیه
سلام من به پی وی دختری ک دوسش دارم رفتم وحرف دلمو رک وراست بهش گفتم اما اون عصبانی شد وبهم گفت پی ویشو حذف کنم و بعدبلاکم کرد اما بعدش متوجه شدم اون پی ویمو چک میکنه مثلا وقتی دسترسی شو به پروفیلم رو قطع میکنم اونم همین کارو میکنه ویامثلا تواون برنامه ک من بهش اس دادم بیشترانلاینه وهی پروفایل عوض میکنه خلاصه من نمیدونم باید چیکارکنم لطفا راهنماییم کنید
سلام استاد. من به مشاور واتساپ شما هم پیام دادم. اما میخوام یه ویس برای خودتون بفرستم اگه میشه به ایمیلم پیام بدین خواهش میکنم. خیلی اتفاقای عجیب و غریبی هست که باید براتون بگم. لطفا اگه امکانش هست منو راهنمایی کنید ویس رو براتون بفرستم
سلام، برای شرکت توی برنامه پرسش و پاسخ ویستون رو کوتاه به تلگرام @tarhetalayi ارسال کنین.
سلام وقتتون بخیر .قانون آفرینش با قانون جذب فرق داره ، منظور از قانون آفرینش مثلا اینها هست:ب هرچیزی فکر کنی وارد زندگیت میشه ، هرچیزی و باور کنی تو زندگیت جریان پیدا میکنه مثلا باور داشته باشی حرف مردم روزندگی من تاثیر میزارع ،همچین چیزی اتفاق میوفته و با حرف مردم زندگی شما تحت تاثیر قرار میگیره و با حرف مردم موقعیت های رو میتونید از دست بدید و بدست بیارید. و…..
واینک آیا این دوره بازگشت ب عشق همه چیز کامل اراعه میده ک جذاب باشیم تو روابط و اتفاقات ک باعث بهم خوردن این رابطه شده باز (حتی اگر مربوط ی ما نباشه مثلا مادر بنده با اتفاقی باعث بهم خوردن رابطه من شد) دوبارع تکرار نشه و بهم نزنه .
سلام استاد وقت بخیر
من پکیج بازگشت عشق وتهیه کردم تازه شروع راه هستم
استاد من ۳ ماه قبل با آقایی آشنا شدم ……………
سلام، بله قطعا میتونید. این دوره بزرگترین رازها رو نشونتون میده. (این مسائل رو واضح ننویسید.)
استادمجددا سلام سوالاتی دارم ازشما
………..
سلام مجدد، سوالات شما که به پشتیبانی ارسال کردید در صفحه اختصاصی پرسشهای عمومی دوره پاسخ داده شده. لطفا در این صفحات عمومی نپرسید. با پشتیبانی در تماس باشید.
سلام آقای عربی
اولین بارم اس براتون کامنت میذارم لطفا جواب بدید و کمک ام کنین، من مدت بیشتر از یک سال با پسری توی دانشگاه آشنا شدم و خیلی رابطه مون خوب بود حتی در مورد فامیل ام و اینجور چیزا معلومات پیدا کرد همه چیز خوب بود تااینکه چند بار دعوا کردیم و بلاک اش کردم و دوباره حرف زدیم همینجور دعوا ها تا اینکه بالاخره در دانشگاه من توی جمعی گفتم این پسر از آشنا های ماست یعنی گفتم از فامیل من (پسر عمویم) است و بعد اون روز دختری پیدا شد که منو شناخته و پسر برام زنگ زد که این دوست دختر سابق اش بوده و چند بار خواسته خودکشی کنه ازم خواست تا با دختره حرف بزنم که چیزی بین ما نیست و من همینجوری این حرفو گفتم منم این کارو کردم و با پسر هم کات کردم و کلا بی تفاوت بودم در مقابل اش اما برام چندین بار پی ام داد یکبار هم دوباره همو دیدیم پرسیدم چرا منو خاستی گفت فقط خاستم بیبینم ات پشیمونم که رنج دادم ات من بعد از این حرفاش دوباره موضوع را بستم ولی دوباره پی ام اش چند روز قبل اومد منم جوابشو ندادم و از همه چیز بلاک اش کردم ولی دوستش دارم ولی چون دختره هم توی دانشگاه اس مانع خوب شدن رابطه مون میشه یک بار هم دختره رو شانه زدم یعنی دختره رو که میبینم دست و پاچه میشم نمیدانم چیکار کنم لطفا کمک کنید.
و سوال دیگرم اینست چون تا حال من ماسک میپوشیدم در محل دانشگاه یعنی صورتمو نشان نمیدم اونقدر بعد ازین هم اینجوری پیش برم یا تغیرات ظاهری در خود بوجود بیارم ، من خودم را بی تفاوت میگیرم ولی هر جوری شده باید میانمون خوب بشه اون خودش برگشت ولی فکر کردم باید بدونه منو از دست داده پی ام شو جواب ندادم. چیکار کنم من؟
توروخدا یه کاری کنین💔
سلام تورو خدا کمکم کنید
۲سال نیم با کسی ک دوسش دارم باهم بودیم
من از قبل میشناختمش بهش حس داشتم تا اینکه باهم اشنا شدیم همچی خوب بود ، اویل میخواست کات کنه چون منو از نزدیک نمیتونه ببینه منم به هر سختی بود قرار گذاشتم همو دیدیم بعد اون دیگ تقریبا همو میدیدم…باهم رابطه هم داشتیم(: خیلی دوستم داشت هوام داشت ، کنارم بود اما تقریبا این چندماه اخری خیلی بحثامون زیاد شد،،قرار به ازدواج بود قول ازدواج داده بود ،بم گفت به خانوادم گفتن گفتن اگه فلان کنی میریم واست خواستگاری اما یهو همچی ریخت بهم دیگ اسم ازدواج نمیبرد …یه بار میگف خانوادم گفتن دختر عمتو بگیر ی بار ی چیز دیگه اما باهم بودیم میگفت درستش میکنم نگران نباش،،،تا این که برجه ۶امسال ماباهم قهر بودیم بدشانسی من گوشیم ریست شد پیامی ک از قبل بهش سند کرده بودم ارسال نشدع بود اونشب بعد اپدیت گوشی من و روشن شدن گوشیم واسش سند شد اون هم فکر کرد من این متن پیام واسه کسی دیگا میخواستم بفرستم عصبی شد بم گفت اره اینک واسه کسی دیگ میخواسی بفرستی و… بعدش هرچی گفتم واست ثابت میکنم ایراد از خط بوده من واسه کسی نمیخواستم بفرستم من بت خیانت نکردم نمیکنم هیچ زد بلاک کرد جوابم نداد تا چندرور بعدش ب زور ج میداد باز هیچ بعدص گفت میدونم تو خیانت نکردی اما من دیگا نمیتونم باشم، قبل اگ ی ثانیه از مت خبر نمیگرفت یا من ی ثانیه در دسترس نبودم دیونه میصد اما بعد از اون اتفاق کلا انگار ن انگار هرچی بص،میگفتم برگرد درست کنیم این رابطه مریض شده میگفت درست نمیشه، ، بعدم ک گفت من ازدواج کردم اما مطمئنم دروغ میگ،خط خودش خاموش کرد وات خودش پاک کرد الان خط داداشش داره اگ اس میزدم دعوام میکرد اس نزن میبینن(: تو همین موقع ازش خواستم زنگ بزنه زنگ زد گفت دلم تنگته ی کاری کن ببینمت منم فرصت جور کردنمدیدمش اونروز ک دیدمش گفتم جرا ولم کردی چرا دیگه مثل قبل نیستی بم گفت من نمیتونم توام اگ اینجوری میتونی ادامه بده بحث نکن نمیتونیم تموم کن منم بعد تموم کردم الان تقریبا ۳۰روز میگذره ک بیو اینستاش دیدم متن عاشقانه گذاشته بود دیونه شدم نتونستم جلو خودم بگیرم پیام دادم بم گفت پیجم دستم نیس (: بش گفتم حالم بده فلان درکن کن روزای بدی میگذرونم هیچ هیچ گفت چ کاری ع دستم بر میا ؟منم غرورم نزاشت چیزی بگم گفتم نمیدونم خلاصه بم گفت بی هوا زنگ نزن فلان این پیام دادنتم تموم کن ،،،نمیتونم دیگ پیامش ندم این ۳۰روز تحمل کردم اما الان دیگ نمیتونم من باید چیکار کنم برگرده؟تورو خدا کمکم کنین
اینو هم بگم ما تقریبا به مدت ۷ماه نتوسنتیم از نزدیک همو ببیتیم
اون خیلی اصرار داشت ک بیینیم همو اما خب من شرایطم جوری بود نمیتونستم…
سلام اقای عربی من ۲۹روز پیش با پسری خودم ۱۹ساله پسر۲۴ساله است اون منو تو پست بانک دیده بودن در خودش پست بانک داره به یه ترفندی شمارمو برداشته بود وبهم پیام داد ولی من باهاش اشناشدم ولی بعد۲۰روز اشنایی که خیلی هم باهم خوب بودیم وقصدمون ازدواج بوذ بهم گف نمیخام ادامه ولی دوست دارم واز همع بلاکم کرده میخام برگرده چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید
سلام خسته نباشید من با عشقم الان یک ماه ک تموم کردم من ۲بار دوستمو فرستادم پادرمیانی؛ک عشقم در نهایت جواب نه داده بود ک نمیخاد برگرده و حتی دوستمو بلاک کرده بود؛؛من میخام عشقم برگرده باید چیکار کنم؟؟
سلام
همو دوست داشتیم
اما به دلایلی نشد
همه پلهای پشت سر خراب شد ، حرمتها ، جذابیت ها ،
راهی هست با قانون جذب برای جذب یا خیر؟
سلام خسته نباشید من برای اولین بار با یه پسر دوست شدم اما زیاد آدم درستی نبود ولی من عاشقش بودمو چشمم رو همه چی بسته بودم ۶ ماه با هم بودیم تا اینکه کات کردیم الان یک سال و نیم هستش ک رفته ولی هنوز دوسش دارم و وقتی ک آنلاینه میشینم ب انلاینیش نگاه میکنم ای مدت خیلی بهم سخت گذشت ولی هیچ جوره حاظر نشدم بهش بگم برگرده
من زیاد به فال و این چیزا اعتقاد ندارم ولی یه بار خاهر یکی از دوستام برام فال گ فت همه چی حقیت شد بهم گفت برمیگرده ولی هنوز هیچ اتفاقی نیوفتاده
بعدن فهمیدم میخواسته برگرده ولی نزاشتن الان چیکار کنم برگرده
سلام استاد،من از اعضای دوره هستم،و دوره تون عالی و بی نظیره،شما یک فرشته اید
استاد برای جذب کسی ک قبل از کات باهاش ارتباط فیزیکی داشتیم،چه نقطه قوتی وجود داره؟
ممنون میشم راهشو بهم نشون بدید🙏🌷
سلام، دوس پسر من یه مدته باهام قهر کرده ،دلیل قهرمان این بود که گیم بازی میکرد گفت قطع میکنم برم گیم بازی کنم گفتم نرو دلم صداتو میخواد سرم داد زد گفت برو پی کارت بابا منم قهر کردم و گفتم خدافز و قطع کردم،اما الان دوروز گذشته ولی بهم زنگ نزده تا عذرخواهی کنه،من باید چیکار کنم؟
سلام،نزدیک سن سال با عشقم اشناشدم،اول خانوادش مخالفت کردن ولی الان خودش میگه نسبت ب من سردشده،هردفعه باکسی ارتباط برقرارمیکنه شانسش امتحان کنه تاازمن ببره،ولی دوباره برمیگرده،الانم بهم گفت ک داره عقدمیکنه اونم دوست نداره،جالب اینه ک تواین مدت همیشه مراقبم بودوقت میزاشت،قدرشناسم بود،میگه دخترخوبی هستی ولی من نمیدونم چراحسی دیگه بهت ندارم،بارهاجداشدم
سلام من ۲ سال با ی آقایی دوست بودم همسن هستیم ایشون بعد ۲ سال رفت و الان ۴ ماه ک رفته و برنگشته هرکاری کردم برگرده برنگشت ب نظرتون چیکا کنم واقعا بعد اون داغون شدم زندگیمو از دست دادم کمکم کنید
سلام من از طریق اینستا با پسری آشنا شدم و چند روز اول خیلی خوب بود هنوز همدیگر را ندیده بودم اما بعد از ۲ هفته بی دلیل من رو تو اینستا بلاک کردن من چطوری میتونم از طریق قانون جذب اون رو دوباره به سمت خودم جذب کنم؟
سلام استاد من چطوری میتونم باهاتون تماس بگیرم یا تو تلگرام ویس بفرستم میشه راهنمایی کنید ممنونم
من سوالمو فرستادم اما تو این کامنتا نیست فرستادم اول بود الان نمیدونم چرا نیست؟
سلام خسته نباشید .نمیدونم میتونید کمکم کنید یا شرایط خیلی بدی دارم ۹میشه با پسری دوس شدم ۳۶سالمه اونم ۳۴ساله از اول که بهم پیشنهاد داد بهش گفتم من دختر بی بندبار نیستم و حوصله ی دوس دختر بازی ندارم یعنی ن وقتشو دارم ن حوصلشو اگه برا ازدواج بسم الله رابطمون خوب بود تا اینکه من به خواهرم گفتم اخه اونا همسایه ی خونه خاهرم بودن خاهرم شدیدا مخالفت کرد به طوری که باهم بحثمون شد منگفتم باهاش کات کردم اما باهام در ارتباط بودیم بهم گفته بود که منو ۶ساله میشناسه خاهرم برا اینکه منو از این رابطه منع کنه برام استخاره گرفت بهش گفتن که پسره خاهرتو بازی میده اهل ازدواج نیست چندباری بهش گفتم در موردم باخانوادت صحبت کن گفت راضی نمیشن میخان من دختر داییمو بگیرم اون خونه داره ماشین داره و حتی شغل ازاد اما هر کسی باید یه پشتوانه مثل خانواده داشته باشه من خسته شدم از یه طرف دوسش دارم و کارم شده گریه از یه طرف حس میکنم اون کاری نمیکنه مادرش شدیدا با ازدواج با غریبه مخالفه حتی همه ی برادراش هم با فامیل وصلت کردن بهش گفتم ۱۰روز وقت داری خانوادتو متقاعد کنی گفت کمه بهش گفتم ۹ماه فرصت داشتی اینم ۱۰روز باقیه به نظرتون اگه بازم فرصت بخاد من چکار کنم میخام این رابطه رو تموم کنم خسته شدم گریه گریه بی خابی بی خوراکی فکرم کار نمیکنه بگید چکار کنم من بچه نیستم بگم بزار باهم ۲سال باشیمبزرگتر شیم من ۳۶سالمه که ازدواجکنم کی بچه دار شم اما مردا مثل ما زنا نیستن ما طروات و شادابی خودمونو زود از دس میدیدم به کمکتون احتیاج دارم به خودکشی بعد از اون هم فک کردم
سلام .استاد وقت تون بخیر.من بعد سه ماه جدایی که علتش خیانت اون اقا بود ،اشتی کردیم و دیگه خبری از اون خانم نیست ولی بعد رو روز خیلی سرد رفتار میکنه حتی ی روزایی هم نیست و اخیرا با یکی از دوستاش که برای جدایی مون مصممه اشتی کرده احساس میکنم مجدد داره خیانت میکنه رابطه مون بد تر از قبل شده و اقا خیلی بی تفاوت تر .استاد من قبلادباهاتون مشاوره داشتم .ممنون میشم راهنمایی ام کنید🙏🌹
من خیلی دوسش دارم تورو به امام حسین بگین که چیکار کنم که عاشقم بشه بگه دوست دارم بیاد خواستگاری نمیخوام از دستش بدم بدون اون میمرم اینقدر گریه کردم که دیگه اشکی برام نمونده کمکم کنیت لطفا تا دوباره بتونم برگردونمش دلم میخواد تمام مردم عالم رو صدا بزنم که برن بهش بگن که من چقد دوسش دارم برگرده لطفا منو فراموش نکنین حتما جواب رو بدین که باید چیکار کنم که بتونم عاشقش کنم
سلام من ۱۷سالمه حدود یک سال خوردی هستش به پسر عمم علاقه مند شدم خیلی دوسش دارم اونقدر که غرور دخترانم رو گذاشتم زیر پام رفتم بهش گفتم که دوسش دارم یه مدتی بود براش استوری عاشقانه میگذاشتم فکر میکردم اونم منو دوس داره ولی اشتباه فکر کردم اون بهم گفت که فقط به عنوان دختر دایش فقط دوسم داره نه بیشتر نه به عنوان کسی که بخواد باهاش ازدواج کنه اینقدر دوسش دارم که براش دست به خودکشی هم زدم من بلد نیستم با پسرا صحبت کنم بلد نیستم چجوری دل شون رو به دست بیارم چون تا الان از این کارا نکردم ولی الان میخوام تمام تلاشم رو بکنم تا بدستش بیارم چون دوسش دارم چون عاشقشم نمیدونم چطوری دلش رو به دست بیارم کمکم کنید تورو خدا نمیخوام از دستش بدم بدون اون میمرم دلم میخواد بشه مال خودم دوسم داشته باشه عاشقم بشه برگرده بگه اشتباه فکر کردم منم دوست دارم بیاد خواستگاری تورو خدا کمکم کنیت زود جوابم رو بدین تا از دستش ندارم
سلام،دوست عزیز من با یکی از هم باشگاهی هام وارد رابطه شدیم اولش بعد چند روز احساس کردم زیاد خشگل نیست و خواستم باش کات کنم که هی اسرار و گریه کرد و من موندم در ضمن سن دوست دخترم ۷سال ازم بزرگتره ولی خوب این روند یه چند باری پیش اومد و من با اسرارش هی بر میگشتم ولی یهو خدا زد پس کلمونو من شدم عاشقش و اون دیگه گفت دوست ندادم چون بهش فوش داده بودم واسه همین خیلی بش گفتم ولی برنگشت گذشت بعد ۴ماه گفتم آبا از آسیاب بیوفته بازم گفتم ولی قبول نکرد با اینکه میگفت کسی نیست تو زندگیش ولی نمیخواست برگرده ولی تا امروز از زمام کات کردنمون ۱۰ماه گذشت و امشب اومده بود باشگاه چون خواهر زادشم باشگاه ما میاد من هنو عکسش بک گراند گوشیمه میدونم یروز برمیگرده ولی دیگه اقدامی نکردم و همچنان در انتظارم آیا باید کاری بکنم یا نه؟
خیلی ممنون میشم اگه جوابمو بدین❤❤
نکته قابل تامل اینه که در ابتدا حتما بصورت منطقی و احساسی توامان به این فکر کنید که این اختلافات که باعث جدایی شده چقدر عمیق و جدیه در خیلی از مواقع یه سو تفاهم یا انتقال بد مفاهیم یا عدم مهارت در رابطه بدلیل عدم شناخت جنسیتی و… باعث برداشت منفی یکی از طرفین میشه قبل اینکه تمام راه های ارتباطی رو ببندید و تلاش کنید تا برای فراموشی اقدام کنید حتما و حتما تز این موضوع اطمینان حاصل کنید و اگه در حال حاضر هم متوجه اشتباهتون شدید حتی اگر وارد رابطه واکنشی هم شده اید سریعا بدون عذر و بهونه از رابطه ناسالمی که توش رفتید بیرون بیاین دقیقا این رابطه مثل باتلاقه که کم کم شما رو غرق میکنه اگه از همه لحاظ مطمن شدید که این جدایی عجولانه بوده و بدلیل برداشت منفی ایجاد شده حتما بدون غرور و لجبازی حضورا باهم صحبت کنید و فرصت جبران بهم بدید در خیلی از مواقع حتی اگه طلاق توافقی هم صورت گرفته باشه و طرفین هیچ احساسی بهم هم نداشته باشن یعنی نه تنها عشق بلکه هیچ احساس مثبتی نسبت بهم نداشته باشن هم مدتی حدود ۶ ماه تا یکسال زمان میبره که مراحل سوگ طی بشه تازه این جدایی شکست عشقی محسوب نمیشه حالا شما تصور کنید فشار روحی پارتنرهای عاشق مخصوصا بخاطر سو برداشت چقدر میتونه لطمه و صدمه و حسرت ایجاد کنه بخاطر همین موضوعه که تا زمانی که کاملا با خودتون از همه لحاظ کنار نیومدید و به تعادل احساسی و منطقی و مستدل نرسیده اید تحت هیچ عنوان وارد هیچ رابطه ای نشید چون باعث میشه خیلی سریع به بن بست برسید با وابستگی مبارزه کنید نذارید فرصتی که جهت شناخت در اختیارتون هست رو بجای وقت گذاشتن برای شناخت طرف مقابل به فکر ایجاد علقه و رابطه عمیق و وابستگی بشه چون وابستگی باعث میشه احساسات و هیجاناتتون بر منطقتون چیره بشه و نتونید تصمیم واقع بینانه بگیرید و در کل تا زمانی که قلبا عاشق طرفتون نیستید تو یه عشق یه طرفه نمونید تو معذوریت قرار نگیرید یا از نظر مذهبی و اعتقادی هم کفو و برابر نیستید سریعا از رابطه خارج بشید چرا که شما تو یه رابطه هدفتون زندگی کردن باهم تا آخر عمرتونه یجودی هویتتون یکی میشه این مسایل رو حتما جدی بگیرید بخاطر تنهایی وارد یه رابطه بد و ناسالم و سمی نشید در اینصورت بیشتر و بیشتر احساس تنهایی و متعاقب اون احساس بی ارزشی و پوچی و نا امیدی از زندگی و آینده و سرخوردگی میشید بخاطر خلا عاطفی یا جنسی هم وارد رابطه نشید بطور کل به حرف دلتون گوش بدید و بخاطر خودتون وارد رابطه بشید نه بخاطر توصیه خانواده یا دوستان قطعا خودتون باید به ندای درونیتون پاسخ بدید با افراد دارای صلاحیت مشورت کنید ولی در نهایت شما هستید که میخوان برای یه عمر با شرک عاطفیتون زندگی کنید مخصوصا قابل توجه افرادی که قبلا تجربه رابطه ناموفق رو داشتن البته با چاشنی منطق به مسایل مادی هم تا حدودی توجه کنید حتما قبل از ورود به رابطه و ازدواج نظر تعدادی از روانشناسان حوزه تخصصی ازدواج و رابطه جویا بشید ممنون از شما
سلام ۳ساله که عاشق هم هستیم از اول قصدمون ازدواج بود ولی این ۳ساله پدرش قبول نمیکنه خیلی جنگ دعوا داره با خانواده اش الان به جای رسید که پدرش من رو تهدید میکنه که اگه ازدواج نکنه میاد و به خانواده ام میگه اولش جلوش ایستاد ولی به جای رسید که واقعا میخواد این کار رو بکنه و به خانواده ام بگه الان نشست و باهام حرف زد میگه بزار ازدواج کنم و طلاق بدم اولش برام سخت بود قبول کنم ولی برا رسیدن بهم مجبور شدم قبول کنم الان میخواد ازدواج کنه عقلم میگه تموم کن این رابطه رو ولی قلبم نمیزاره اون خیلی عاشقمه و ددستم داره هرکاری کرد برا رسیدن به من میگه این تنها راهی هست که بتونم بهت برسم الان شما بهم بگین چکار کنم
آقای عربی یادم رفت بگم من اون اختلاف سنی داریم پدرش بخاطر اینکه من ۵سال ازش بزرگترم قبول نمیکنه. تازه اختلاف فرهنگی من و خانواده اش خیلی زیاده اونا خانواده ای تعصبی هستن و من یه دختر آزاد که کار میکنم ولی اون با تمام وجود عاشقم هست و من رو میخواد .فقط ازتون میخوام بهم کمک کنید و بگین چکار کنم به این رابطه ادامه بدم که تا ازدواج کنه و طلاق بده ولی باز ذهنم درگیر اون دختر هست که باید مطلقه برگرده همیشه هم بهش میگم اون دخترگناهی نداره میگه گناهش تو گردن پدرم وقتی اون داره من رو مجبور به این ازدواج میکنه تو هم بخوای از زندگیم بری باز من طلاقش میدم چون انتخاب من نیست وپدرم باید بفهمهه اخر اجبار کجاست که زندگیم رو نابود کرد
سلام؛من قبل از اینکه مراحل سوگ رو طی کنم وارد یه رابطه عمیق عاطفی به قصد ازدواج شدم و همدیگرو خیییییلی دوست داشتیم طلاق من با پارتنر قبلیم توافقی بوده و هیچ کدوممون هیچ احساسی نسبت بهم نداستیم و نداریم و هم از لحاظ منطقی هم احساسی تصمیم به جدایی منطقی و معقولترین تصمیمی بود که گرفتیم حتی بعد از طلاق و طی دوران طی کردن سوگ هم هیچ تمایلی به بازگشت نداشتیم ولی حدود ۶ ماه تا یکسال پس از جدایی کم کم احساساتی نظیر عذاب وجدان مدام منو اذیت میکرد نمیدونم چطور توضیح بدم منظور از عذاب وجدانم این نبود که از جدایی پشیمون شدم و دلم میخواد مجددا به رابطه قبلیم برگردم یه حسی مثل نامردی کردن و تنها گذاشتن همسر سابقم داشتم ولی هر جور که فکر میکردم میدیدم که هیچ علاقه ای نسبت بهشون نداشتم و ندارم ولی به مرور باعث شد نتونم احساسات و علاقه و نیازهای پارتنر جدیدم رو بر طرف کنم خیلی هم عذاب میکشیدم میدونستم از این رفتارهای افسرده گونه من و احساسات متناقضم قلبا خیلی ازم آزرده خاطر بودن و واقعا چون نمیخواستم ناراحتش کنم بدنبال توجیهی برای قطع رابطمون میگشتم چون نمیدونستم این حالت من چقدر زمان میبره تا به تعادل برسم حضور من نه تنها باعث آرامش ایشون میشد بلکه ناخواسته باعث رنجش ایشون هم میشدم بهشون گفتم با باید رابطه رو کات کنیم درخواست کرد با گریه که لااقل با هم دوست بمونیم من نپذیرفتم چون احساس میکردم چون نمیتونم حس واقعیمو نثارش کنم به خودم و وجدانم درگیر بودم که نکنه این دوستی باعث بشه که فکر کنه دارم ازش سو استفاده عاطفی یا جنسی میکنم خلاصه پس از حدود ۱۴ ماه از سوگ قبلی کاملا خارج شدم و مجددا با ایشون ارتباط گرفتم با تموم وجودم عاشقش بودم و هیچ مانعی برای ابراز احساساتم وجود نداشت تموم وجودم مال اون بود ولی متاسفانه ایشون تازه وارد سوگ شده بودن و بار هیجان منفی و احساسات شدیدشون نسبت به من و رفتار من باعث شد نسبت بهم سرد بشن دقیقا همون حالتهایی رو که من تو اون مدت تجربه کردم رو به عینه میدیدم و متاسفانه فقط و فقط بخاطر فرار از تنهایی و و مهمتر از اون خلا عاطفی وارد یه رابطه سمی و کاملا اشتباهی شده سوالم از جنابعالی اینه که ممکنه ایشون طی این مدت متوجه حالات روحی سابق من بشه و با خودش قیاس کنه و از رابطه ناسالم خارج بشه و مجدد بهم برگردیم واقعا معتقدم که ما همدیگرو کاملا درک میکردیم و قطعا میتونیم همدیگرو خوشبخت کنیم
سلام…
من با یه پسری ۲سال دوست بودم عشق زیادی بود بینمون . اما اون رفیق باز بود و تهش رفیقاشو تا نصف شب بیرون موندناشو با رفیقای بدگشتنشو ب من ترجیح داد.. ما توی یه ساختمونیم واحد روبه رو .. من باید چجوری رفتارکنم…؟؟؟ سرد بی تفاوت یا نگاهی پر از نفرت ؟ خیلی حالم بده..
سلام خوبین
راستش من ۱۵ سالمه عاشق یه پسر شدم اونم ۱۵ سالشه من شمارشو گیر اوردم بهش پیام دادم اون روزای اول میگفت اشتباه گرفتی اما من مطمعن بودم شمارش درست بود و از رفتاراش معلوم بود خودش بود بعدش روزای اول میگفت اشتباه گرفتی ولی بعده ها که براش کلیپای غمگین میفرستادم میدید ولی جوابمو نمیداد بعدش واسش نوشتم انقد برات بی ارزشم که جوابمم نمیدی بعدش اون بازم جواب نداد اما واسش نوشتم تا ۱۰ تا ۲۰ سال دیگه ام منتظرت میمونم بعد من میخوام اون با من رابطه داشته باشه و جواب پیاممو بده
اون نه رلش داره نه آنلاین میشه زیاد من به ترکیم گفتم قضیمو میگه این عشق بچه کیه اما نه این عشق بچه گی نیس حتی من بخاطرش چند بار خواستم خودکشی کنم ممنون میشم راهکار بگین که چیکار کنم برگرده
سلام استاد عزیز من یک ماهه کات دارم و از انستا یکدیگر خود را انفالو کردیم و من روز چند بار چک می کنم انلاین بودش را اما پیچ او پرایفت است من پیچ خود را عمومی کردیم که استوری های من را دیده بتواند اما اون استوری من را چک نمی کند
عکسم را پرو فایل کردیم کار درسته یا نه
و چی کار کنم که خودش بیایه و دلتنگ من شود
ما بحث بزرگ نکردیم در سر یک موضوع توافق نکردیم و کات کردیم
اما من منتظرم که خودش بیایه ولی اون هیچ کاری نمی کند
لطفا کمکم کنید و برایم مشورت بدهید تا دوباره بیاید .
سلام وقت بخیر من دوست پسرم تازه رفته خیلی دوسش دارم بدون اون نمی تونم میدونم اونم هنوز دوسم دارع ولی غرورش اجازه نمیده پیش قدم شه چیکار کنم ک برگرده🙂؟
سلام. پسری ۲۵ ساله هستم که با دختری ۲۴ ساله، تقریباً ۵ سال هستش که داخل رابطه هستم و تقریباً ۱ سال هم دوست معمولی بودیم.
مدتی ست با اینکه این دختر همیشه من رو دوست داشت و رابطه ی عالی ای داشتیم، بهم میگه که دیگه دوستت ندارم و تمایلی به ادامه ی رابطه ندارم.
فوق العاده دوستش دارم، خطایی ازم سر نزده و توجه هم بهش داشتم.
الان چطور میتونم از این تصمیم برش گردونم؟ بهش گفتم مشکلش چیه ولی میگه میخوام تموم کنیم بسه دیگه ولم کن!
بررسی کردم بحث خواستگار داشتن و مشکلات ازین قبیل هم نداشته!
لطفاً کمکم کنید، با تشکر