بحران اساسی ایران امروز، خیلی جلوتر از اقتصاد، شکلهای ناسالم وابستگی ست و کمتر آموزش و راهکار درستی برای آن در کل دنیا پیدا میشود. این ویدیو اهمیت بینهایت زیاد در این مبحث دارد. رهایی و درمان وابستگی ناسالم و بیمارگونه عاطفی به همسر یا دوست، ابتدا نیازمند شناخت ریشهی آن است. این ویدیو شامل مبحثیست که در بازگشت به عشق مفصل و جامع باز شده.
پیشنهاد میکنیم پیش از هر چیز، دورهی کوتاه و رایگان بازگشت به رابطه را اینجا تماشا کنید:
آنچه اینجا دریافت میکنی
تنها راهکار درمان وابستگی شدید چیست؟
در زیر متن پاسخ قرار گرفته، اما سوال و جزئیات مکالمه فقط در ویدیو قابل شنیدن است.
خیلی خوشحالم که زمان لازم رو برای شنیدن سایر قسمتها و آموزشها صرف کردید و امیدوارم نکاتی که تا به امروز گفته شده رو در زندگی خودتون درک و اعمال کرده باشید. من همیشه منتظر فرصتی بودم که یک ویدیوی کامل به این مسئله یعنی بحران وابستگی در ایران اختصاص بدم که با پرسش شما، فرصتش فراهم شد. این مسئلهی هزاران مخاطب بنده و دهها میلیون ایرانی در کل دنیاست که متاسفانه با سرچ در گوگل هم به جایی نمیرسه و کل راهکارهایی که پیدا یا حتی از طرف اکثر روانشناسها ارائه میشه تماما موقته.
صحبت از مدیتیشن و سوال شما در این خصوص دقیقا مربوط میشه به تنها راهکاری که در برابرتون هست. خالی کردن ذهن، تماما بستگی به میزان تعهد و اراده و صد البته ممارست شما داره. که البته همین اشتیاقی که تا به اینجا برای دنبال کردن و انجام آموزشها و گفتهها داشتید موفقیت شما رو در این خصوص پیش من تا حد زیادی تضمین میکنه.
با توجه به مواردی که عنوان کردید، سمی بودن این رابطه هیچ نیازی به بررسی نداره. اگر الکلی بودن ایشون به معنای داشتن اختلال مصرف الکل Alcohol Use Disorder هست، متاسفانه تنها مشکل یک فرد معتاد به الکل، عوارض و تاثیرات منفی الکل نیست. به اعتیاد به چشم یک علت نگاه نکنید، اعتیاد معلول آسیبها و اختلالات خیلی مهمه و درست شکلی از وابستگیه. فرد معتاد حتما از یک سری اختلالات اضطرابی مثل اختلال اضطراب اجتماعی Social Anxiety Disorder یا اختلال اضطراب منتشر Generalized Anxiety Disorder رنج میبرده و میبره. تا امروز شش سال زمان گذاشتید، اگر عمر اهمیت داره از همین امروز تصمیم متفاوتی بگیرید چون چیزی که عنوان کردید واقعا خواسته قلبی خودتونه. این فرد مهربان نیست، رفتارهای مهربانانهی سطحی ایشون فقط ناشی از وابستگی و مهر طلبی و در واقع نیاز ایشونه. درمان این مشکلات کار شما نیست چون در اولین مرحله، در این رابطه عشق وجود نداره.
به هر دلیلی که باشه، هیچ کاری به درست یا غلط رفتار شما یا ایشون در رابطه ندارم چون اطلاعات زیادی ندارم و کاری هم به مقصر ندارم. این رابطه باید درون شما تموم بشه. و همونطور که خودتون میدونید، مسئلهی شما وابستگیه. و وابستگی و تنها راه درمان اون، صحبت امروز ماست.
روانشناسی وابستگی
کسی نمیتونه به راحتی اختلال شخصیت وابسته Dependent Personality Disorder رو تشخیص بده، چون وابستگی میتونه به یک سری شرایط خاص زندگی و سن و شاید یک ناتوانی مربوط باشه و هیچ ارتباطی به این اختلال شخصیتی نداشته باشه.
اما متاسفانه مسئلهی وابستگی یا Dependency در ایران تبدیل به یک بحران شده. و منظور من فقط ایرانیهای داخل ایران نیست، این موضوع یک معضل فرهنگی شدید و بحران ایرانیه که امروز داریم نتیجش رو در روابط میبینیم. در مشکلات وابستگی شما تنها نیستید. بیشتر از ۹۰ درصد افرادی که همین حالا این برنامه رو میشنون دارن با وابستگی دست و پنجه نرم میکنن. مشکل وابستگی مثل سایر مشکلات و اختلالات، از کودکی و بعد نوجوانی سرچشمه گرفته.
کودک در سنین اول زندگی، یعنی ۱ تا ۳ سالگی به شدت نیازمند حضور و ارتباط عمیق با مادر یا سرپرستشه. تو این سنینه که چیزی به نام سبک دلبستگی شکل میگیره. الگویی از مجموعه باورها که منجر به خلق تصویر شخصی میشه و در کل زندگی همراه ما میمونه. نظریه دلبستگی جان بالبی، مربوط به اتصال فیزیکی و احساسی کودک در سنین اول زندگی با مادر یا سرپرستشه. ما دو سبک دلبستگی ایمن و نا ایمن داریم که سبک نا ایمن شامل سه زیر شاخهی اضطرابی هست. اگر تو این سن کودک به پشت و پناه و عشق مادر یا سرپرست مطمئن نباشه، به این اتصال ایمان نداشته باشه و یک ارتباط عمیق با مادر رو در زمان احتیاج در دسترس نبینه، دچار دلبستگی نا ایمن میشه.
کودک در این سنین دچار اضطراب میشه و باید بتونه اونو به راحتی با مادر در میون بذاره و اونو با یک عشق دو طرفه و مطمئن پشت سر بذاره. برای شکل دادن یک سبک دلبستگی ایمن، مادر تا یک سالگی باید تمام مدت حاضر باشه و حتی، باید کار رو کنار بذاره. باید هیچ رفتار دوگانهای ازش سر نزنه. اگر مشغول کار باشه یا به هر دلیل گاهی با کودک سرد برخورد کنه، گاهی اون ارتباط خوب فراهم نباشه، اتصال ایمن رو از بین میبره. سبکهای دلبستگی تماما به پذیرش خود و عشق به خود و اعتماد و راحتی در روابط اجتماعی آینده مربوطه.
کودکی که ارتباط ایمن با سرپرست رو تا سه سالگی تجربه کرده تصویر شخصی خیلی مثبت از خود داره و در روابط اجتماعی اعتماد به نفس خیلی بالا نشون میده. اگر کودک گاهی ارتباط ایمن خوب رو پیدا کنه اما با دیدن دوگانگی در رفتار به اون اطمینان نداشته باشه، خودش هم مثل مادر دچار دوگانگی میشه و یک تصویر شخصی دوگانه درونش شکل میگیره و سبک دلبستگی نا ایمن اضطرابی دوسوگرا به وجود میاد و فرد نمیتونه موفقیت چندانی در روابط اجتماعی داشته باشه.
چگونه وابستگی را کم کنیم
اگر مهر و محبت از سرپرست وجود داشته باشه اما موقع بازی یا شلوغ کاری، پرخاش یا قوانین سفت و سخت ببینه، سعی میکنه برای دور شدن از ترس و استرس بیشتر، خودش رو پنهان کنه و هیچ احساسی بروز نده، این کودک دچار سبک دلبستگی اضطرابی اجتنابی میشه و در آینده هم در روابط با همین الگو پیش میره چون یک تصویر شخصی منفی از خودش داره. این فرد با کمترین ناراحتی دور میشه و این دور شدن باعث بزرگ شدن غیرواقعی مشکل در ذهن یا فاجعه انگاری میشه و ترس از روابط به همراه داره.
و بالاخره اگر کودک از سرپرست عشقی دریافت نکنه و مدام اونو خسته و رنجید و پرخاشگر ببینه، یا بدتر از اون اگر سوء استفاده ببینه، دچار آشفتگی در مفهومی میشه که توی سر از عشق و امنیت داره. این کودک با سبک دلبستگی اضطرابی آشفته، در بزرگسالی هم مدام در استرس و فراره و یک تصویر شخصی شدیدا منفی داره. برای این کودک بدترین اتفاق ممکن رخ داده، چون دیگه خوش رو لایق عشق و محبت نمیدونه.
در هر ۳ سبک قبلی، ایمن، دو سوگرا و اجتنابی، فرد در مواجه با استرس با افکار سازمان یافتهی مشخص یا Organized عمل میکنه، دلبستگی آشفته تنها سبکی هست که فرد در پاسخ به استرس، آشفته و بیقاعده واکنش نشون میده Disorganized.
کودک در سنین اول زندگی اضطراب زیادی داره، تازه پا به این جهان گذاشته؛ توی سر یک دریای ناشناخته داره و از همه چیز ترس داره و مضطربه. اگه کودک در این سن نتونه مشکل اضطرابش رو با ایمان به یک پیوند عاطفی و جسمی خیلی مطمئن ابراز کنه، دچار استرس شدید میشه. غدهی فوق کلیوی آدرنالین و کورتیزول یا هورمون استرس تولید میکنه و باعث فعال کردن سیستم عصبی سمپاتیک یعنی فشار خون و تپش قلب و تعریق میشه که با روشن کردن زنگ خطر، انسان رو برای جنگ یا گریز آماده میکنه.
اگه این اتفاق زیاد رخ بده نامش میشه استرس سمی، چون در تشکیل مغز کودک خلل ایجاد میکنه و سیستم دفاعی بدن رو ضعیف میکنه و بدتر از اون، میتونه در بیان ژنها تغییر ایجاد کنه که یعنی در بزرگسالی و چند دهه بعد، فرد رو دچار مشکلات سلامتی میکنه.
علت اعتیاد به معشوق
سبک دلبستگی که توی سنین اول زندگی شکل میگیره، کل زندگی فرد رو میسازه. وقتی تصویر شخصی مثبت باشه، اعتماد به نفس و جذابیت از کودکی بالاست و اطراف کودک همیشه پر از دوست و روابط خوبه. کودک سرشار از انرژی مثبته و با عشق و عزت نفس رشد میکنه. با بازخوردهای بزرگ و مثبت از زندگی و روابط، در طول عمر همیشه فرصتهای بیشمار و نیروی انجام فعالیتهای بزرگ و مهم فراهمه و فقط کافیه تا در یک مسیر درست قرار بگیره.
تا سن دو سالگی امواج مغزی کودک در پایینترین حالت ممکن قرار داره؛ در سطحی که امروز ما در بیداری هرگز نمیتونیم تجربه کنیم چون رسیدن به این سطح در بزرگسالی ما به معنای بیهوشی کامله. در این سن کودک تو وضعیت یادگیری فوقالعاده قرار داره. هر چیزی وارد سرش میشه. میتونه چند زبان یاد بگیره. تا ۶ سالگی ما برای تمام عمر برنامهریزی میشیم و بعد کم کم برای همیشه شکل میگیریم. تا ۸ سالگی ۸۰ درصد شخصیت ما شکل میگیره.
ما در این سنین میتونیم دچار اضطراب جدایی بشیم Separation Anxiety که قبلا فقط در مورد کودکان بود و حالا با مفهوم ترس رهاشدگی Fear of Abandonment تقریبا یکی شده و در ویرایش تازهی DSM یعنی DSM 5 در بزرگسالها هم تشخیص داده میشه. اضطراب جدایی همونطور که از نامش پیداست، اضطراب و ترس بیش از اندازه و غیرمعقول فرد از فکر جدایی از موضوع مورد وابستگی اونهاست. اضطراب جدایی از دلبستگی نا ایمن به وجود میاد و تماما به تصویر شخصی فرد از خودش و احساس امنیت اون مربوطه.
کودک باید بعد از ۸ سالگی بدون احساس نیاز و ناراحتی، تا سن ۱۲ سالگی به مرحلهی جدایی برسه. Separation and Liberation جدایی و رهایی. در خیلی کشورها کودک رو در این سن چند روز به کمپی میفرستن تا بدون هیچ امکان تماس با خانواده شرایط رو بپذیره. مشکل بعدی فرهنگ ما درست همین مرحلهست.
رهایی از وابستگی روانی
چون فردی که تا ۱۲ سالگی به آزادی نرسیده باشه، هرگز توان استقلال و خودکفایی و در نتیجه عاشق شدن و ایجاد یک زندگی خوب رو نداره. یک فرد وابسته نمیتونه متوجه عشق باشه، چون رسیدن به استقلال یا In-dependency هست که ما رو میتونه به عشق واقعی برسونه. وابستگی چیز بدی نیست، وابستگی و عشقه که همه چیز دنیا به هم وصل کرده و کنار هم نگه داشته، اما لازمه رسیدن به شکل درست و متقابل اون که Inter-dependency نام داره، رسیدن به استقلال و In-dependency هست.
درمان وابستگی ناسالم
تینیج به سنین ۱۳ تا ۱۹ سنینی که با حروف تین تموم میشه میگن Thirteen to Nineteen. در سنین تینیجری فرد باید استقلال خودش رو به طور کامل به دست بیاره و به این باور برسه که بدون حضور پدر و مادر میتونه آزاد و شاد باشه. و فقط بعد عبور از این مرحلهست که فرد میتونه در سن بالاتر ۲۲،۲۳ سالگی به Inter-dependency برسه، یک اتکاء متقابل که مهمترین ستون یک زندگی دو نفرهست.
اما فردی که از مرحلهی جدایی و استقلال رد نشده و حالا یک رابطه تشکیل داده، خیلی زود به Counter Dependency توی رابطه میرسه و این یعنی ایجاد دشمنی. یک سبک دلبستگی نا ایمن در بدترین حالت باعث ایجاد تصویر شخصی منفی و این باور درونی هست که من هرگز لایق عشق نیستم. اگر سبک دلبستگی فرد اجتنابی باشه، عذاب دوری و جدایی رو به جان میخره و اگر نه، اونو با مهر طلبی بیش از اندازه مدام گدایی میکنه و هر لحظه خودشو پایینتر میکشه.
چگونه به هیچکس وابسته نباشیم
به هر حال، تمام لذت ما از زندگی به تولید هورمونهای زندگی بخش دوپامین، سروتونین، اوکسی توسین و اندروفین وابستس. یک فرد معتاد به مواد مخدر در واقع معتاد به دوپامین حاصل از اونه. یک فرد وابسته و مهر طلب و گدای عشق، در واقع معتاد و تشنهی اکسی توسین یا دوپامین هست و با رفتارهای اشتباهی که حاصل این کمبوده، هرگز هم نمیتونه به اون برسه. اختلال شخصیت وابسته ۸ معیار تشخیصی داره که باید با در نظر گرفتن شرایط سنجیده بشه. اما با این وجود، این اختلال امروز تبدیل شده به بزرگترین مشکل مردم ایران.
همونطور که گفتم، در کودکی سیستم ما باز و قابل برنامهریزیه اما بعد ۱۲ سالگی در اون برای همیشه بسته میشه و ما با یک سری برنامههای مشخص تقریبا تکمیل میشیم. حالا حل اختلال وابستگی فقط یک راه داره، و اون نفوذ به این سیستم و جایگزین کردن باورها و عقاید نسبت به خود و دنیاست. این کار آسونی نیست، یک جراحی روانی نیاز داره، نیاز به تعهد زیاد و ممارست داره.
اما نکتهی مهم اینجاست که، مثل تمام چیزهای مثبت، فقط کافیه یک نتیجهی کوچیک به دست بیاد تا همراه خودش انرژی و دوپامین کافی برای حرکت با اشتیاق به سمت قدم دوم رو بیاره. بزرگترین مسئلهی وابستگی، عقاید و باورهای ما نسبت به خودمونه و این عقاید، در کودکی شکل گرفته.
تنها راهکار دائم رهایی از وابستگی
برای به دست آوردن هورمونهای ضروری شادی و لذت توی زندگی، میتونید کارهایی انجام بدید. میتونید در گوگل سرچ کنید و به صد راه برسید. شما باید احساس لذت و اشتیاق و انگیزه و شادی رو با دوپامین و سروتونین و اکسی توسین به دست بیارید. لازمه تا روابط نزدیک رو با دوست و فامیل بیشتر کنید. با امنیتی که در روابط اجتماعی به دست میارید، میتونید پاسخ عصبی استرس رو آروم کنید. اما، حالا که تا اینجا رسیدیم، خودتون بهتر میدونید که این راهها و این لذتهای آنی، تماما موقته؛ چون سیستم از ریشه دچار اختلال هستو و درش تقریبا بسته شده.
در واقع تمام راههایی که امروز برای حل مشکلات وابستگی میخونید، راهکارهای موقت هستن. اگر دچار ترس رهاشدگی و اضطراب جدایی هستید و میدونید که این رابطه سمی هست و هیچ سرانجام نداره اما قدرت تموم کردنش رو در خودتون نمیبینید، لازمه که ابتدا با راهکارهای موقت یا لذتهای آنی خودتون رو آماده کنید، و بعد برای نفوذ به ناخودآگاه نفوذ و شروع به تغییر باورها، از این لذتها بهره ببرید.
این کار نه اونقدرها سادست و نه اونقدرها سخت و محال. این مبحث رو قبلا به طور کامل باز کردم، یک ویدیو کامل در سایت قرار داره به نام اشتباه بزرگ تجسم بدون برنامهریزی ناخودآگاه، که حتما باید تماشا کنید.
رهایی از تله وابستگی
چون فقط یک راه پیش رو دارید و اون برنامه ریزی دوبارهی ناخودآگاهه. به طور خلاصه، تمام زندگی شما تحت اختیار و کنترل ناخودآگاهه. اما نفوذ به ناخودآگاه کار سادهای نیست. با یک فایل سابلیمینال نمیشه به اون نفوذ کرد.
حتما شنیدید که خیلی گفته میشه جملات منفی به کار نبرین ناخودآگاه متوجه میشه؛ این صحبتها کاملا اشتباهه و تمام به این خاطر گفته میشه که قدرت ناخودآگاه در درک جهان به شدت دست کم گرفته شده. ما در هر ثانیه ۱۱ میلیون بیت اطلاعات از محیط اطراف دریافت میکنیم و چیزی که ما به عنوان خودآگاه متوجه هستیم فقط ۵۰ بیت از اونه. اگر ما داریم ۵۰ پیکسل میبینیم ناخودآگاه داره یک عکس ۱۱ میلیون پیکسلی تماشا میکنه. ناخودآگاه متوجه تمام جزئیات کل اعمال و نیتهای ماست، احساسات ما رو میدونه و هر لحظه ما رو بر اساس چیزی که واقعا هستیم قضاوت میکنه و چیزهایی که ما رو لایقش ببینه به سمت ما جذب میکنه.
هرگز نمیشه اونو با کلمات گول زد یا منحرف کرد. فعل منفی نمیفهمه چون زمانی بگید من از چیزی متنفرم، در واقع درگیرش هستید. ناخودآگاه از فکری خودتون ازش خبر ندارید باخبره. پس قبل از هر چیز، باید اونو خیلی جدی بگیرین و اگر میخواید باورها تغییر کنه، باید این تغییر رو در عمیقترین سطح آروم آروم شکل بدین.
با خودتون صادق باشید. هیچ توجیهی نیارید و چیزی که هستید رو بپذیرید. ما یک سانسورچی بیرحم توی سر داریم به نام کورتکس، که هر فکر غیرمنطقی رو زود دور میریزه و مسخره جلوه میده. کورتکس در فرکانسهای پایین امواج مغز خاموش میشه. برای عبور از کورتکس، باید تمام برنامههایی که برای تغییر ناخودآگاه داریم در دقایق قبل و بعد خواب انجام بدیم. اما مدیتیشن میتونه امواج مغز رو به سطوح پایین آلفا و حتی تتا ببره، و اینجاست که من متوجه مسیر درست شما شدم.
مدیتیشن و برنامهریزی ناخودآگاه
فوت پدر و مادر در سن پایین، متاسفانه ضربهی سنگینی بوده و به نسبت سنی که داشتین آسیبهای زیادی رسونده؛ ترمیمش تعهد و ممارست و انرژی نیاز داره که قبل از تمام اینها، لازمه انجامش، عشق به خود هست. باید عشق ورزیدن به خودتون رو یاد بگیرید و این نیاز به پذیرش خودتون داره. فقط کافیه اولین گام رو بردارین.
مدیتیشن بزرگترین ابزار برنامه ریزی دوباره ناخودآگاهه. خاصیت درمانی عجیبی داره و بزرگترین درمان برای مشکلات ماست و این حرف کاملا علمیه هرچند این جا جای باز کردنش نیست. مدیتیشن توانایی ترمیم آسیبها رو داره. اما متاسفانه ۹۵ درصد افراد اونو اشتباه انجام میدن و به خودشون آسیب بیشتری میرسونن.
رهایی از وابستگی عاطفی به دوست
مدیتیشن دربارهی خالی شدن و اومدن به لحظه حال و کسب انرژی و قدرت فضای اطرافه، نه رفتن تو فکر و خیال و خاطره. اگر بستن چشم شما رو به فکر میبره، با چشم باز انجامش بدین. نیاز به تمرین زیاد داره. قبل هر چیز، هرگز نامی روش نذارین. افکار رو توی سر مشاهده کنین. تغییرشون رو ببینید. اومدن و رفتنشون رو نگاه کنید. اگر نشد، نا امید نشید و سخت نگیرید، شما کار مهمی انجام نمیدید، به چشم یک بازی بهش نگاه کنید.
رسیدن به یک ذهن خالی ماهها زمان میبره. بیشتر از روزی ۵ دقیقه انجام ندین تا شما رو زده نکنه. در نهایت مدیتیشن ماده خاکستری مغز رو زیاد میکنه. جسم پینهای رو که وظیفهی اتصال دو نیمکره رو داره قطور میکنه و این شما رو از لحاظ احساسی بسیار قدرتمند میکنه و در واقع هوش هیجانیتون رو بالا میبره. چون تمام مشکلات و مسائل احساسی از نیمکره راست گرفته میشه و اگر اتصال این دو قدرت بگیره، مسائل عاطفی به شکل سادهای قابل حل میشه.
علت و درمان اضطراب و افسردگی در رابطه
اضطراب و افسردگی دو روی یک سکهست. افسردگی از گیر کردن در گذشته به وجود میاد و این همزمان اضطراب و نگرانی از آینده رو به همراه داره. احساس پوچی و نارضایتی و عامل اصلی اضطراب ما، نداشتن هدف در زندگی، یا حرکت در مسیری هست که برای ما نیست. ما هدفی نداریم چون شناختی از استعدادها و مسیری که برای ما ساخته شده نداریم. و چون این مسیر رو نمیبینیم، احساس پوچی و اضطراب داریم. بیخوابیم.
اما، فقط کافیه تا اولین گام رو در مسیر درست برداریم. نکتهی ناگفته و راز این مسئله اینجاست: لذت واقعی ما از زندگی، از نتایجی نیست که به دست آوردیم، از تماشای قرار داشتنمون در مسیره. حتی یک گام. اگر دریای نتایج رو در کارنامه داشته باشیم و فقط امروز از مسیر خارج شده باشیم، امروز مضطربیم. و اگر بدون هیچ نتایج، همین لحظه برای اولین بار توی مسیر قرار گرفته باشیم، یک لذت ریشه دار داریم که تا زمانی که در مسیر باشیم، با ما همراهه. هدف از کتاب زندگی خود را طراحی کنید پیدا کردن همین مسیره.
کوچکترین تغییر، انرژی لازم برای قدم بعد رو فراهم میکنه. و یادت باشه، اگر عاشق خودت بشی، ضمیر ناخودآگاه تو قبل از هر کس دیگه متوجه میشه و با فعال سازی قانون جذب کل دنیا رو عاشقت میکنه. هدف من از محصول بازگشت به عشق، دقیقا همین هست.
طلایی باشید
38 پاسخ
مثل همیشه عالی و جامع و به خوبی ریشه یابی شده و راهکارهای جالبی را ارائه دادید.
از صبر و زمانی که برای ارائه پاسخ و البته آموزش می گذارید نهایت تشکر را دارم. امید آن است با راهنمایی و همراهی اساتیدی همچون شما فردایی بهتر و لحظه های شاد برای همه مردم ساخته شود.
سلام و سپاس از لطف و همراهی شما.
بی صبرانه مشتاق کتاب صوتی شما هستیم استاد عزیز ..این یکی از بهترین خبرهاییه که تو این شرایط شنیدم ..چون کتابی با این حجم ارزش با صدای جادویی شما تاثییر و بازخوردش تو زندگی میدونم ده ها برابر میشه ..برای تهیه کتاب صوتیتون لحظه شماری میکنم ..
سپاس فراوان از لطف و همراهی شما. این کتاب صوتی همراه با گفتههای ضروری من در قالب یک دوره، حدود مرداد ماه روی سایت قرار میگیره.
سلام استاد عزیزو سپاس از وقتی که برای ما کاربران میزارید استاد من چند ماهه از سایت شما تقریبا هر رزو بازدید میکنم وروی خودم با استفاده از کلیپ هاتون کار میکنم و از تصویر سازیو قانون جذب برای بازگشت عشق و تانهایت که متوجه شدم کلا سالهاست تصورم از عشق اشتباه بوده و انتخابهای اشتباهی داشتم الان یه مدته حدودا یک ماهه بیشتره اتفاقاتی که در زمان حال برام می افته ..یک یا دوشب قبلش در خواب میبینم بیشتر افرادی که ملاقات میکنم و جاهایی که میرم حتی افرادی بوده که سالها ندیدم.و اتفاق افتاده سوالم اینه که ایا این ربطی به تصویر سازی و قانون جذب داره؟ بازم ممنون که تکیه گاه روحی ما هستید…
سلام، بسیار خوشحالم از تجارب فوقالعادهی شما. هرگز این روند رو متوقف نکنید. چون از روزی که دیگه بالا نرید سقوط آغاز میشه. هر روز هدف بالاتر باشه. قانون جذب مربوط به اتصالات این دنیا با ابعاد بزرگتره و این تجارب هم از اتصال قویتر شما با این ابعاد حاصل میشه.
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه.آقای عربی اگر امکانش هست راجع به اعداد ۱۱و ۱۱:۱۱ و کلا معنی اعداد توضیح بدید لطفا.ممنون
سلام، حتما ویدیویی در این خصوص روی سایت قرار میگیره.
سلام استاد عزیز بسیار ممنونم بابت ویدئو عالیتون اگر میشه راجب تلپاتی هم صحبت کنید ممنونم
استاد گرانقدر،داداش گلم، صداتون ،لحن گفتار و تلفظ کلماتتون بسیار بسیار انرژی بخشه .با عرض تآسف من اعتیاد شدید به هرویین و شیشه دارمحدود ۱۵ سال. دخترم کلاس هشتمه و پسرم تازه از ۶سالگی عبور کرده و شدیدا وابسته به منه .همسرم که عاشقم بود برج ۱۱ سال قبل یه روز که منزل نبودم با برادراش و مامانش تمام زندگی را جمع کردن و رفتن شهرستان مجاور ۱۱۰ کیلومتری.مقصر منم واقعا بعد از بارها ترک ناموفق الان دیگه به قیمت جونم تصمیم به سالم شدن و زندگی دارم برای همین قبلش خواستم با آگاهی کامل شروع کنم که وسطای راه اگه لغزشی کنم دیگه خودمو زنده نمیزارم اما با شنیدن صدات و گوش دادن حرفات راجع به برنامه ریزی مجدد ناخوداگاه و طریقه اینکار پی به سطح دانش و اگاهیتون راجع به کار مغز و تفکر انسان بردم و یقین دارم بواسطه ایمانی که به شیوه کارتون پیدا کردم میتونم به مداوا شدن واقعی و برای همیشه و خوشبختی مجدد بیاندیشم لطفا روده درازی مرا عفو فرمایید و راهکارهایی هم جهت ترک مواد بدهید ممنونم
سلام خدمت استاد عزیز آقای عربی من یه سوال یا شایدم یه مشکل دارم که اگه بتونید راهنمایی کنید آقای عربی من ۲۸ سالمه مجردم هستم و نمیتونم کسی رو تو زندگیم انتخاب هر کسی میاد سمتم رو دوست ندارم و دلم نمیخواد هم صحبتی کنم حتی اگر بهترین موقعیت داشته باشن مگر اینکه علاقمند بهش باشم که اونم به ندرت پیش میاد تا تو این رسیدم دو بار علاقمند شدم اونم در دراز مدت نه یکباره که از طرف من صورت نگرفته بودن این دو موردم از شانس من خیلی سخت رسیدن ناممکن بوده و نشده یا علاقمند نمیشم یا اگر بشم تمام وجودم رو میگیره که خیلی دردناک و سخت میشه و نشدنی خیلی بهم سخت گذشت تا فراموش کردم این شرایط برای من تکرار میشه و من واقعا موندم چیکار کنم نمیتونم تصمیم درست برای زندگیم بگیرم هر کاری میکنم یک نفرو بدون احساس عشق یا دوست داشتن اولیه انتخاب کنم نمیتونم انگاری از دنیای دیگس یا ناشناختس برام واقعا نمیدونم چیکار کنم سالهاست با این مشکل رو به رو هستم و اذیت میشم
سلام استاد
من یکی رو دوست دارم یک سال پیش بهش پیشنهاد دادم ولی رد کرد چون با یکی دیگه بود
الان بعد یک سال جدا شد و خودش اومد پی ام داد و دوست بیش از حد صمیمی شده بودیم و حتی بیشتر از یه رابطه حرف های عاشقانه میزدیم
ولی بعد یه مدت فهمیدم پنهون از من وارد رابطه شده
میخوام بدونم چون با یکی دیگست مانع این قانون نمیشه؟
واقعا میخوامش چون انتخابش کردم
سلام، این موضوع نیاز به بررسی زیاد داره.
سلام میشه تو تلگرام بهم پیام بدین مشکلم حاده ۰۹۱۸۶۸۹۲۷۳۳
سلام استاد خسته نباشید
با عذر معذرت میخواستم بدونم که چرا من به هر خانومی که ازش خوشم میاد پیشنهاد دوستی میدم قبول نمیکنن ، و احساس میکنم همه از من بدشون میاد و به بهانه های مختلف منو از خودشون دور میکنن
میخواستم پیشنهاد و نظرتون رو در این مورد به خصوص بدونم
با تشکر
سلام ۳ سال پیش عاشق دختری شدم همون اوایل خواهرم رو فرستادم ازش خواستگاری کرد اما گفت سنم کمه و الکی رد کرد… بعد رفتم داخل مغازش با خودش حرف زدم نامه دادم نامم رو گرفت خوند…وقتی دوباره رفتم پیشش گفت قرار شد اگه خوشم اومد زنگ بزنم ..جواب سربالا داد و رفتم…با واسطه با یک فریب شمارشو گرفتم ازش… طی یک سال مدام از جلو مغازش رد می شدم و مدام بهش پیام می دادم و جوابی نمی گرفتم و هزار تا یکی جواب می داد…البته پیام های اولم رو جواب میداد و برام تعریف کرد که عاشق یکی بوده و نشده و از زبونش در رفت گفت عشق من الان بچش دو سالشه…سه ساله تمام پروفایل های فضای مجازیشو چک می کنم همش جملاتی در مورد شکست عاطفی و تنهایی و غم و اندوه که مشخصه شکست عشقی سنگینی خورده….هر قدر خواستم منصرفش کنم که اون پسر بدرد تو نمی خوره و عشقت بی حاصله می گه من دوسش دارم…کار به جایی رسید مغازشو بخاطر من که زیاد رد می شدم و میومدم تو مغازش جم کرد…
.یه شب هر شب تا ۵ صبح آنلاین بود گفتم با کی چت می کنی شماره اون بی غیرتی که زندگیتو خراب کرده و داره بازیت میده رو بده من…انقدر اصرار کردم تا شمارمو داد پسره زنگ زد بمن گفت چرا مزاحم ناموسم میشی و میخوایم ازت شکایت کنیم گفتم خودتو معرفی کن چیزی نگفت… یک ساعت بعد زنگ زدم دختره و گفتم به دوست پسرت بگو بیاد دور میدون فلان جا ببینمش …به خود پسره زنگ زدم ترسید نیومد سر قرار و گوشی رو قطع کرد رو من…هر روز به دختره پیام میدادم که دوست پسرت غیرت نداره نیومد سر قرار و ترسیده از من و کسی که غیرت نداره یعنی نمی خوادت و یکی دیگه رو داره…اما جوابی بهم نمی داد..با دوستاش حرف می زدم کلی که راضیش کنن…اخر سر یکی از دوستاش گفت پسره گفته که تو نیومدی سر قرار گفتم کاری نداره که جلو روی دختره قرار می ذاریم اما دختره همش بلاکم می کنه…از ظاهر من زیاد خوشش نمیاد لاغرم و میگه در حد خودت انتخاب کن…وگرنه اوایل گفت پسر خوبی هستی و گفتم میخام کمکت کنم مشکلاتت حل بشه….خلاصه اخرای کار دید دیگه تهدیدش با دوست پسرش و پلیس جواب نمیده به داداشش گفت..
داداشش زنگ زد خودشو معرفی نکرد فحش داد منم فحشش دادم گفت می خواد منو ببینه با اینم قرار گذاشتم همون روز نیومد..بعد پروفایلشو چک کردم دیدم داداشه دخترس..معذرت خواهی کردم گفتم عاشق خواهرتم و قصدم ازدواجه…بعد یک روز پیام داد معذرت خواهی کرد گفت اگه قصدتت خیره عاشق باشی من برات جورش می کنم گفتم خواهرت منو نمی خواد یکی دیگه رو می خواد گفت کسی دیگه نیست منم قضییه زنگ زدن پسررو گفتم بهش گفت بیا حرف بزنیم…آدرس مغازه بابامو دادم گفتم بیا منم میام حرف بزنیم…چند روز بعد دختره با خواهرش اومد و دادشه نیومد…حرف زدیم دختر کلی آرایش کرده بود که برام عجیب بود…اما آخرش جوابش منفی بود و بپدرم گفت نمی خوامش اگر نظرم برگشت میام بخود شما می گم…گلایه داشت چرا قضضیه یه پسر دیگه رو به داداشش گفتم….منم گفتم اون بی غیرته تو رو نمی خواد که نیومد من ببینمش…من گفتم نمی خوام زنم بشی گفتم فقط خوشبختیتو می خام رفت تو فکر…آخرم گفت اگه بازم مزاحم شی شکایت می کنم….گفت دیگه هم به داداشم پیام نده
روز بعدش به داداشش پیام دادم گفتم تو گفتی عاشقم باشم جورش می کنی من تمام تلاشمو کردم ..گفتم قسمت نیست به عشقم برسم دیگه هیچ وقت سمتش نمی رم که اذیت نشه گفتم خواهرت اومده میگه شکایت می کنم منم گفتم هر وقت خواستی شکایت کنی با جون و دلم میرم زندان تا خواهرت راحت باشه…دیگه داداشش جواب نمیده..منم دیگه بی خیال شدم ۱۰ روزی می گذره الان..چکار کنم…می خوامش و شک ندارم اونم عشق یکطرفه داره شاید اون پسری هم که بمن زنگ زده دوست پسر قبلیش یا اصلا فامیلشون بوده
جواب بدید لطفا …در لحظه ی حساسی هستم
اینجا فرصت در حد پرسش و پاسخ هست نه بررسی کل رابطه.
ببین داداش من آدم باهوشی هستم و منتظر جواب شما هم به عنوان رفع مشکلم نیستم فقط چون حرفاتو گوش دادم و فهمیدم آدم با تجربه ای هستی در حد یه جواب کوتاه بدی کل ماجرای منظور جوابت رو خودم می فهمم فقط بگو ادامه بدم یا ندم…یعنی به مرحله توکل کردن برسم و دیگه مابقی رو بسپرم دست خدا؟ به نظرم که دیگه هیچ تلاشیم فایده نداره…باید صبر کنم تا اگه اونم منو خواست خودش بیاد
سلام استاد عزیزم من یک کامنت کامل درباره وضعیت زندگیم بدلیل اعتیادم به مواد مخدر صنعتی که حدود ۱۵ ساله درگیرشم گذاشتم که جواب ندادین و اطمینان دارم اونقدر سرتون شلوغه که وقت رسیدگی به زندگی یه معتادی که همه میگن به خودش رحم نمیکنه را ندارین پس لااقل تمنا میکنم بگین که یه معتاد شدید مثل من که قصد سالم شدن داره در کجای این صحبتها و تفکرات و راهنمائی های شما بزرگوار قرار میگیره؟ آیا با توجه به تعدد موارد ترک ناموافق این اعتیاد چیزی غیراز مرگ میتونه از مواد جداش کنه ؟
اگر یه هدفی تو زندگی داشته باشی می تونی بخاطرش ترکش کنی وگرنه نمی تونی…مثلا عشقی چیزی
سلام؛ من کامنت شما رو ندیدم. و نه به علت ارزش کم حضور شما، به خاطر مشغله بینهایت زیاد. بله، همونطور که همیشه میتونید از پیروی از یک فرمول خاص نتیجه بگیرید. برای این مشکل پیش من اومدید و مدت زیادی منتظر بودید، پس سعی میکنم کوتاه و جامع براتون مسئله رو باز کنم. انسان برای لذت بردن از زندگی نیازمند رهاسازی هورمونی به نام دوپامین در بدن هست. دوپامین لذت و سرخوشی به همراه داره و علت وجودش، پاداش به انجام یک وظیفه هست. زمانی که هر وظیفهای با موفقیت به انجام میرسه، انسان دوپامین دریافت میکنه که این روند میتونه یک چرخهی بسیار عالی از فعالیتهای مثبت و بزرگ به وجود بیاره. گرفتاری زمان آغاز میشه که شما این پاداش رو قبل از انجام یک وظیفه دریافت کنید. مثل زمانی که کد تقلب یک بازی رو یاد میگیرید و بازی خیلی زود بیارزش و کنار گذاشته میشه. در مورد زندگی هم داستان همینه. شما کد تقلب پیدا کردید. سرخوشی پاداش یک وظیفه رو بدون انجام هیچ وظیفه و تفکری به خودتون میدید. پس کاملا روشنه که زندگی خیلی زود رنگ میبازه و شما هیچ اشتیاقی به انجام هیچ وظیفه ندارید.
قبل از هر چیز، باید بدونید شکستن این فرایند امکان نداره کار آسونی باشه. درد لازمهی شکستنش هست. چرا که امکان نداره شما جایگزینی برای این میزان دوپامین پیدا کنید. اما باز هم باید تلاشتون رو برای دریافت هر چه بیشتر این هورمون در بدن بکنید. اشتباه اینجاست که تصور کنید بیرون رفتن و خوشگذرونی یا تماشای فیلم جایگزین مناسبیه. اینها همه خوب و لازمه، اما دریافت دوپامین رو باید به یک فعالیت اختصاص بدید. هر چقدر که میخواد کوچیک باشه مشکلی نداره، اما باید ذهن مشغول انجام کاری بشه که نه اونقدر سخت باشه که در این شرایط قابل انجام نباشه، و نه اونقدر آسون که چالشی به وجود نیاره. این فعالیت میتونه حل کردن یک جدول باشه یا یک بازی ویدیویی.
قطعا میتونید، اما باید متعهد بشید به ساختن یک زندگی بینقص و بدونید این کار رو افراد بیشماری تا به امروز انجام دادن. سخت هست، خیلی سخت، اما ممکن. باید متعهد به پذیرش درد باشید و با ساخت یک تصویر از زندگی ایدهآل، بر اون فائق بیاید.
سلام.یک ماهه هست که علاقه به خانمی پیدا کردم. به عنوان ارباب رجوع به محل کارم اومد اونجا احساس کردم بهشون علاقه مند شدم .از بین تمام ارباب رجوع هایی که دارم. برای پیگیری کارها تماس گرفتن و تو واتساپ پیامهای کاری رد و بدل شد. اتفاقی از عشق مطلبی نوشتم گفت اعتقادی به عشق نداره. نظرات مطالعات تطبیقی خودم رو در حوزه عشق براشون نوشتم .گفتن تا الان از بعدی که شما نگاه میکنین عشق رو ندیده بودم .چند روز نطر خودم را در مورد عشق از منظر علمی از منابع و اساتید مختلف براشون شرح دادم .تا اینکه گفتم برای اینکه بهشون علاقه مندی خودم رو نشون بدم تلفنی علاقه خودم رو به ایشون عنوان و مدت یک ساعتی براشون توضیح دادم .گفتن که هدف دارن و نمیتونن به رابطه فکر کنن .بهشون گفتم که با عشق ما بیشتر به اهداف خود می رسیم چون تنها عشق نیاز به هستی بشر رو تامین میکنه و اهداف و انجام کارها نیازهائی از نیاز ما هستن ولی عشق امنیت و …از نیازهای اصیل ما هستن و…تلفن قطع شد و تماس گرفتم خاموش بود فک کنم شارژ باطری تموم شده .فردا تماس گرفتم و ویس گذاشتم که دیشب صحبت نیمه تموم موند و نظر شما رو نتونستم بشنو.ویس رو بازدید کرد اما جواب رو نداد.احساس کروم شاید صحبتهای علمی ام خسته اش کرده باشه و سو تفاهم براش شده باشه .چون واقعا میخواستم دلیل علاقه مندی خودم و عشق را از منظر علمی براشون بگم تا بدونن که این علاقه هیجان و فعل و انفعال شیمیایی نیست و …و از عشق به اندازه خودم معرفت و اطلاع دارم .سوالم اینه چطور میشه این ارتباط دوباره ایجاد بشه
سلام استاد خسته نباشید.
استاد واقعیتش من متولد فروردینم و با یه خانم متولد بهمن در رابطه هستم. من چند جا مطالعه کردم که متولدین این دو ماه هیچوقت نمیتونن رابطه خوبی داشته باشند چون این ماه ها خصوصیاتی بهشون میده که با هم ناسازگاره. و البته یکی دو بار هم شاهد اختلاف بودم ولی جزعی. سوال من از شما اینه که آیا واقعاً ماه هایی که ما درش متولد شدیم خصوصیاتی بهمون میدن که تو رابطه هامون تاثیر داره یا فقط قانون جذب در رابطه تاثیر گذاره و البته نا گفته نماند که ما خیلی همدیگرو دوست داریم ولی خب این فکر منو خیلی مشغول کرده که نکنه بعد از اینکه زیر یک سقف رفتیم مشکلات بیشتر خودشونو بروز بدند.
این سوال خیلی از ما هاست که ماه هایی که ما توش متولد شدیم خصوصیاتی بهمون میدن که تو رابطه تاثیر گذاره یا نه.
بی نهایت ممنون از الطاف شما.
سلام، من هیچ چیز رو قاطعانه رد نمیکنم، اما در زمینه ماه تولد هیچ نظری ندارم.
سلام استاد خواهشا کمکم کنید ایشالله از خدا هرچی که میخواهید بهتون بده.بنده ۷سال بایک نفر بودم اخرای رابطمون سرد شده بودیم سر اینکه بهم میگفت چرا نمیای خواستگاریممنم موقعیتشو نداشتم اواخر رابطه سرد شده بود و گفت ما بدرد هم نمیخوریم و رفت بعد ۲ماه برگشت گفت بدونه تو نمیتونم منم برگشتم دو روز بعدش گفت نمیتونم بمونم و رفت بعد چند روز رفت با یک نفر دیگه ی رابطه جدید شروع کرده منم خیلی اذیت دارم میشم لطفا کمکم کنید
ویدیوها و پرسش و پاسخ های موجود در سایت حتما کمکی به وضعیت شماست. تماشا و مطالعه کنین و منتظر برنامه های بزرگ آینده ما باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما استاد گرامی
با عرض معذرت ، من با خانومی که ۵سال از من بزرگتره همکلاسی بودیم و دوست صمیمی شدیم.
تا جایی این دوستی ادامه داشتش که هر شب با ایشون چت میکردیم و بعد یه مدت فهمیدم که متاسفانه عاشقشون شدم و مواقعی با هم صحبت نمیکنیم خیلی حس بدی بهم دست میده!
لطفا کمکم کنید
خیلی ممنون
و حالا اون خانوم که بیش از حد با من صمیمی شد و به گفتم جملات عاشقانه منو دعوت کرد ، بعد خیلی ناگهانی و بی دلیل ، یهویی اومده و میگه که
من نمی خوام ارتباطم با شما بیشتر از یک همکلاسی باشه!
و من هم کل بدنم رو استرس گرفته …
لطفا کمکم کنید.
سلام استاد خسته نباشید
استاد یه سوال داشتم میشه کسی که دوسش داشیم و ترکمون کرده اون حس دوشت داشتن و عشق تو درون از بین ببریم؟
چون میدونم رابطه من و اون خیلی اشتباه بوده و اگه ادامه پیدا می کرد خیلی دردسرساز میشد ازتون میخوام که یه راهی بگید که بتونم این حسو از بین ببرم من یبار تو ۱۰ سالگیم تونستم این حسو به یکی از بین ببرم ولی الان که ۱۵ سالمه نمیتونم نمیدونم اون موقعه چجوری تونستم حس عشقو به طرف مقابل از بین ببرم خواهشا کمک کنید استاد خیلی ممنون
استاد خواهشا جوابمو بدید
سلام وقتتون بخیر.استاد چرا بعضی از پسرها در مورد رابطه جنسی صحبت میکنن و میگن دوستی همرا با رابطه و اومدن به خونه و اینا باشه.تشکر
سلام استاد ای کاش راجع تله پاتی درمان چاکراها وشهودراهنمایی های خدا کائنات هم فایل بزارید همه جا از این مطالب پر ولی من دوست دارم با صدای خوب شما این مطالب بشنوم و با درک شما یادبگیرم
دخترا از پسرای پیله بدشون میاد باید بی توجهی کنی ک سمتت بیان
سلام و عرض ادب واقعا مفید بود من خیلی در رابطه با برگشت عشق مطالعه و به خیلی از سایتها رفتم کلی توضیح شما واقعا مفید درکش راحت بود . و منم مشکل وابستگی دارم و توضیحات شما خیلی جالب بود
سلام چطور میتونیم در کلاسهای حضوری شما شرکت کنیم
سلام اقای عربی من نیازمند مشاوره ی خصوصی با شما هستم چطور میتونم اقدام کنم؟