مثبت اندیشی یعنی دیدن نیمه پر و دریافت انرژی مثبت آن. اما احتمالا این موضوع با آنچه در ذهن داری تفاوت اساسی دارد، تعریف مثبت اندیشی با وجود بعضی کاسبان موفقیت، برداشت اشتباهی داشته که باعث تباهی زندگیهای زیاد شده است. واقعا مثبت اندیشی به چه معناست؟
چگونه میتوان از قدرت اندیشه و تفکر مثبت بهره برد؟ چطور میشود به طور دائم مثبت اندیش شد؟
آنچه اینجا دریافت میکنی
روانشناسی تفکر مثبت
متن صحبتهای داخل ویدیو در زیر قرار گرفته، اما تماشا برای یادگیری عمیق و غنیسازی ذهن ضروریست.
مثبت اندیشی چیست؟
خوب تصور کن، اگه پشت فرمون تو جاده، سی ثانیه چشاتو ببندی چه اتفاقی میافته؟ جواب واضحه. اما اگه یک مرشدی پیدا بشه و بگه چشاتو ببند و فقط ایمان داشته باش، فقط چشاتو ببند و خودتو توی مقصد تجسم کن، اگه بهت بگه به سر و صدای جاده توجه نکن به بوق ماشینا به توهیناشون توجه نکن، لبخند بزن و چشاتو ببند و ایمان داشته باش تا ایمانت ماشینو حرکت بده و برسونه به اون مقصدی که تو ذهن تجسم کردی، چطور؟ هر چی باشه هیچ چیز قشنگتر از این حرفهای معنوی نیست. و واقعا مگه چی از ایمان بالاتره؟
پس علت چیه که اکثر افراد با بستن چشماشون تو این جاده، زندگیشونو از دست میدن؟ چرا وقتی برای ایمان و باور، به پلن بی فکر نکردن و پلای پشت سرو خراب کردن تا هیچ چارهای جز موفقیت نمونه، باز خودشونو ته دره پیدا کردن؟
مثبت اندیشی یعنی چی؟ با وجود هزار و یک ضربهای که از خوش بینی و دید مثبت خورده شده، هنوز باید ادامه داد؟
مسئله ذات اندیشه مثبت نیست. مشکل تفکر و دیدگاهیه که بعضی کاسبان موفقیت جا انداختن.
بستن چشمات توی جاده میتونه سرتو به باد بده! چون اندیشه مثبت احتمالا با چیزی که توی سر داری ۱۸۰ درجه تفاوت داره. پس خوب به این صحبت گوش بده.
تعریف مثبت اندیشی
مراجعهای خیلی زیاد داشتم که هستیشون رو به نام باور و خوش بینی قمار کردن. برای خرید سهام استخاره کرده عالی اومده خریده و ارزشش بلافاصله سقوط کرده. برای فروش خونه نگاه به نشونههای دنیا انداخته و گفته کائنات داره به من میگه این کارو انجام بده، فروخته و بلافاصله قیمت سر به فلک کشیده. از وقتی وارد جمع یک عرفان خاص شده شنیده باید خوش بین باشی و عینک مثبت بزنی و هرگز یک لحظه نباید به بد فکر کنی تا سرت نیاد، اگر یک لحظه هم فکر بد نکنی و مثبت باشی، جذب بد نداری و محاله شکستی توی زندگی داشته باشی، اصلا اسم شکست نبر تا جذبش نکنی، قبول کرد و سرمایه زندگیشو برای سود بیشتر با عینک خوش بینی در اختیار کسی گذاشت که با عینک بدبینی، تا ریال آخرش بالا کشید.
جواب اون جمع هم بهش خیلی ساده بود، تو باور نداشتی، افکار منفی داشتی و اینو جذب کردی. و خب این حرف کاملا درسته. فقط موضوع اینه که چطور میشه باور ساخت؟ چطور میشه یک لحظه فکر منفی نداشت؟ با یک هیجان سطحی و تخیل و سر ذوق اومدن چشمها رو بستن، هیچ باوری ایجاد نمیشه.
صحبت از ایمان و باور آسون و زیباست، درکشم آسون و زیباست، اما فقط وقتی حسابی به هیجان و شور اومدی و به قولی ارتعاش بالا داری. اما تو همیشه بالا نیستی. رسیدن به ایمان و باور هرگز به این سادگی نیست. اگر بود با وجود این تعداد مرشد و راهنما، امروز بیشتر مردم غرق ثروت و لذت بودن.
تو بیشتر روز اصلا کنترلی روی هیچ فکر و رفتارت نداری. تو یک هسته مرکزی داری که بیشترین بخشش توی کودکیت برنامه ریزی شده، بعد از ۱۲ سالگی تقریبا غیرقابل دسترس شده و حالا داره بیاختیار حرکتت میده.
مثبت اندیشی در روانشناسی
ایمان و یقین بدون باور هیچ معنایی نداره و باور جاش توی اون هستهی برنامهریزی شدست. برای برنامه ریزی هسته مرکزی، باید اونجا رفت. و این کار اصلا ساده نیست. این کار حتی خطرناکه.
رفتن به اونجا هرگز با منفعل یک گوشه نشستن، با چشمها رو بستن و مدیتیشن کردن، و با تجسم و فکر مثبت و با انرژی مثبت محض حاصل نمیشه. رفتن به اونجا یک موضوعه و تغییر دادن از اونجا یک موضوع بزرگ دیگه. من همیشه گفتم، با چهار تا پیچ و مهره و آچار، نمیتونی موتور یک ماشین رو پیاده کنی. این کار نیاز به علم داره. اگه حتی بتونی موتور رو پیاده کنی، بدون دانش لازم معلوم نیست چه آسیبی بهش برسونی.
وقتی میگم باور فقط تو صحبت میتونه یکدفعه ایجاد بشه، از این میگم. باور فراوانی، فراوانی و ثروت توی زندگیت میاره، اما وقتی بهت میگن از الان تصمیم بگیر که باورهای محدود کنندتو نابود کنی، بدون مثل اینه که بخوان بدون علم و قدرت لازم، خودت خودتو جراحی کنی. اگه فقط برای پول میخوای باوراتو تغییر بدی بدون تقریبا با هر کار دیگه راحتتر به دست میاریش. رسیدن به یک خواسته مادی موضوع راحتتریه.
اما اگه میخوای زندگیت همه جانبه رشد کنه و ثروت و شادی از دستت بیرون نره، باید متعهد بشی و پایین بالاها رو همه با هم ببینی. باید چشمات باز باشه.
باورهای محدود کننده
باورهای محدود کنندت ریشه در کودکی داره. علت این که اکثریت از فکر مثبت بیشترین ضربه رو خوردن همینه. علت باختن با وجود عینک خوش بینی دقیقا همینه. علت این که فکر میکنی هر چی جلو رفتی باز سر خونه اول برگشتی، همینه.
چرا من اینا رو بهت میگم؟ چون اگه یک کوهنورد از پستی بلندی مسیر راهش باخبر نباشه و به اندازه کافی تجهیزات و آذوقه همراه نبره، حتما یک جای کار کم میاره. تا کل مسیر ساخت باور رو از قبل ندونی، انرژی لازم براش رو از قبل تدارک نمیبینی، منتظر جایزه مثبت اندیشیت چشماتو میبندی و با کوچکترین ضربه، از پا در میای.
قدرت مثبت اندیشی
اون انرژی و فکر مثبتی که بعضی گروهها برای تغییر کافی میدونن و هزار منطق و صحبت علمی کاملا بیربط به علم برای اثباتش به کار میبرن، فقط اساس کاره. مثل خون توی رگ وجودش ضروریه. اما با انتظار و توقع درست و به جا. تو باید مثبت اندیش باشی، باید زیباییها رو بتونی ببینی.
اگر تسلط کافی به زبان انگلیسی داری، تو رو ارجاع میدم به این مقاله زیبا از تونی رابینز: https://www.tonyrobbins.com/positive-thinking/
تو باید نیمههای پر رو ببینی و بتونی صبر کنی و لذت ببری. انجام هر کار مثبتی برای دریافت انرژی مثبت ضروریه، همون طور که خون توی رگ ضروریه. اما آیا داشتن خون توی رگ برای زندگی کافیه؟ خون توی رگ فقط برای زنده بودن کافیه نه زندگی کردن.
ضربه اساسی این شکل سطحی از تفکر مثبت اینجاست، زمانی که تو با تجهیزات کم و با دید ناقص به مسیر وارد میشی، تمام وجودت میشه انتظار رسیدن یک نتیجه سریع. و من هزار بار تکرار کردم این انتظار یک حس منفیه و سد راه قانون جذب.
حقیقت مثبت نگری
درک لذت واقعی زندگی و تجربه تغییر و باور، هرگز با بستن چشم به دست نمیاد. مثبت اندیشی بستن چشمها نیست. ندیدن موانع و چالهها نیست. تو با بستن چشمت روی چالهها مانع جذب اونها نمیشی، دقیقا همونا رو جذب میکنی. چون جذب اصلا به ذهن آگاه تو مربوط نیست.
جذب تماما کار ناخودآگاهه و ناخودآگاه یعنی تو هیچ تصوری ازش نداری، اما شب توی خوابته… مثبت اندیشی یعنی دیدن و آنالیز هم موانع، هم فرصتها، و بردن لذت کامل قدرت اون فرصتها.
خوندن نشونههای دنیا کار هر کسی نیست. دنیا هیچ وقت با یک زبون سادهی خوب یا بد صحبت نمیکنه. فال و استخاره رو کنار بذار.
هر چیز منفعل تو این دنیا محکوم به نابودیه؛ خوش بینی، فکر مثبت و امید به آینده هم زمانی که منتظرِ منفعل و بیحرکت باشه، در حقیقت بستن چشمهاست، نه هیچ فکر مثبت. ذاتش با مثبت کاملا تفاوت داره. مثبت یعنی قدرت. یعنی رفتن توی میدون و با عشق آماده پستی بلندی و یادگیری راه تغییر برنامهریزی ناخودآگاه شدن. این موضوع یکی از اصلیترین مباحث ۱۶ ساعت دوره بازگشت به عشق هست.
بعد از این، باز دشمنی یک عده با من بیشتر میشه، و میخوام این افراد بدونن من به طور کامل از استراتژیهاشون باخبرم، از بک لینکهای بیشمار سایتهای متسهجن به طرح طلایی باخبرم، و هیچ واکنش منفی، چه درونی چه بیرونی به این رفتارهای شفاف و کامنتهای منفی ندارم. کامنتهای منفی و فحاشی باعث لبخند من میشه. و من همیشه فقط دنبال مخاطب خاص سه درصدی خودم بودم، افرادی که آماده دریافت صحبت من هستن.
طلایی باشید
پیشنهاد میکنیم پیش از هر چیز، دورهی کوتاه و رایگان قانون جذب ثروت ما را برای درک کامل از ماهیت این قانون و دروغ و حقیقت و راهکارها ببینید:
7 پاسخ
سلام آقای عربی عزیز،برای هدف خوش اندام شدن میشه هر روز فقط یک ورزش رو انجام داد؟من اضافه وزن ندارم فقط میخوام خوش اندام بشم ولی میخوام تو خونه ورزش کنم
سلام آقای عربی من شش ماه پیش رابطه ام را کات کردم و این آقا حدود ۲ ماه پیش به سمت پارتنر قبلی خودشون برگشتند و چون این خانوم دوست مدرسه ای من بودن و ما با هم صحبت کردیم من این رو متوجه شدم و ایشون به دلیل مخالفت خانواده و اعتیاد شدید این آقا و سوء تفاهمی که از رابطه قبلی شان مونده بود و ایشان فکر میکرد برای تلافی برگشتند و دیگه دوسش نداشت وارد این رابطه نشد من این آقا رو هنوز دوست دارم آیا میتونم با تهیه باز گشت به عشق این آقا را به دور از اعتیاد و و با رابطه ای پر از عشق ایشان را جذب کنم من ی مشکل خانوادگی داشتم ک باعث نگاه سوضنا نه ایشون شد چ ایشون فکر میکرد با غرور و غیرتش زیر سوال میتونه بره اما ب من اعتماد دارن،ولی این اتفاقات بو طرز فکر باعث سردی و فاصله در رابطمون شده بود، آیا من با دوره میتونم ی رابطه عالی و بدور از تاثیرات اتفاقات و اعتیاد ایشون جذب کنم؟؟؟
سلام، خوش اندام شدن هم مثل هر موفقیت دیگه در زندگی، قبل از هر چیز به یک ذهنیت درست نیاز داره. در پرورش اندام، با تمرکز روی ماهیچه در هنگام تمرین، تغییرات فیزیکی بسیار سریعتری ثبت شده.
میشه اما با یک ذهن جهت یافته و متمرکز.
سلام آقای عربی با دوره بازگشت ب عشق ک من تهیه کردم ب هرچیزی میشه دسترسی پیدا کرد ؟؟
افکار مثبت
جذب شادی و ثروت و عشق؟؟؟
سلام، این دوره راه رو نشونتون میده و هدفش مهمترین موضوع جذب یعنی رشد عزت نفسه. پس بله ریشه تمام اینهاست.
باور فقط میتونه توی صحبت یکدفعه ایجاد بشه!
سلام آقای عربی، میشه بیشتر در رابطه با این جمله توضیح بدین؟
منظور اینه که فقط توی مکالمه بین دو نفر و کلا جمعی که ما همیشه باهاشون هستیم، باور ایجاد میشه؟
یعنی اگر سابلیمینال مناسب، برای تغییر باور در اون حیطه ای که میخوایم در دسترس نبود، میشه با افرادی که سطح شون از ما بالاتره ارتباط برقرار کنیم و باورامون رو عوض کنیم؟
سلام، یعنی فقط توی حرف ما چیزی به نام تغییر باور لحظهای داریم و در واقعیت به این سادگی نیست.