سوء استفاده جنسی و احساسی این روزها با پیچیدگی روابط، شکلهای زیادی دارد. امروز با پرسش عزیزی همراه هستیم که با درخواست رابطه جنسی سه نفره از عشق خود، ضربهی احساسی بسیار پیچیدهای را تجربه میکند. امیدواریم این پاسخ، پاسخ جامعی به این عزیز و مشکلات و سوءاستفادههای مشابه باشد. در جامعهی پیچیدهای زندگی میکنیم. با ما همراه شوید.
پیشنهاد میکنیم پیش از هر چیز، دورهی کوتاه و رایگان بازگشت به رابطه را اینجا تماشا کنید:
پرسش از علی عربی، قسمت چهارم:
آنچه اینجا دریافت میکنی
رابطه جنسی سه نفره با من و دوستش، شرط ادامه رابطهست
در زیر متن پاسخ قرار گرفته، اما سوال و جزئیات مکالمه فقط در ویدیو قابل شنیدن است.
سلام وقت شما بخیر
دوست گرامی، دو خطر بزرگ متوجه شماست. ببینید، من شما رو نصیحت نمیکنم؛ و هرگز نمیگم ادامه بده یا ول کن. جایی که لازم باشه، تمام راههای ممکن رو در اختیار میذارم. کار من روشن کردن راهها و انتخابهای پیش روتونه. تصمیم با خودتونه. برای روشن کردن راه نیاز به صحبت طولانی هست و این برنامه مشاوره یک به یک با شما نیست، که بشه یک بررسی کامل روی رابطه و شخصیت شما و راهکارهایی که میشه برا اساس اونها، مختص شرایط خودتون پیدا کرد، داشته باشیم. شما هیچ اطلاعاتی حتی سنتون رو به من ندادید تا بشه حداقل با یک بررسی شخصیتی صحبت دقیقتر داشته باشم؛ اما خب به هر حال، من با فرضیات و تجربیاتم جلو میرم و سعی میکنم در انتخاب، کمک شما و همه عزیزانی باشم که با چنین مشکلاتی مواجه، و در واقع توی این شرایط کور و گیج شدن.
من یک مقدار تناقض و شاید خود فریبی در صحبتهای شما دیدم هرچند باز میگم، شما هیچ اطلاعاتی جز صحبت از مشکل به وجود اومده ندادید. میدونید که اشتباه از لحظهی اولی بوده که فحش و ناسزایی رو شنیدید و هیچ اقدامی نکردید. کمترین اقدام، ترک کردن رابطه بود. وقتی شما در برابر فحش میایستید و سر خم میکنید، چه برای خودتون و چه اون، معنیش این هست که من سزاوار این حرفها هستم. ادامه بده چون من بیشتر از این حرفها به تو و این رابطه نیاز دارم. اگر درون شما چنین حسی وجود داره، باید کنترل کنین تا به این وضوح اون رو ابراز نکین.
خطر سوء استفاده عاطفی و جنسی
این مشکل به خیلی قبلتر از این رابطه برمیگرده. آدمها اغلب در کودکی دچار این ضعف عزت نفس میشن و حتی گاهی اوقات، نمیگم شما، درونن دوست دارن با فردی بمونن که اونها رو تحقیر میکنه. حتما قسمت دوم برنامه پرسش از من رو ببینین که از چرخهی له شدن عزت نفس در رابطه صحبت میکنم. وقتی با هر برخورد بد برای حفظ رابطه، به هر بهانه و توی هر شرایطی که باشه، مدارا کنی؛ یک مقدار از عزت نفس خودت رو از دست میدی و این جذابیتت رو پایین میاره و باعث میشه بار بعد برخورد بدتری ببینید. من توی این برنامه تا خیانت جلو رفتم، اما شما از اونم گذر کردین تا اینکه رسیده به تهدید و هماهنگی برای چنین برنامهای روی شما. حتما قسمت دوم رو ببینین.
شما عذرخواهی رو باید اونجایی میخواستید که اولین بار ناسزا و حرفهای بد شنیدین. چطور انتظار دارین با این میزان عزت نفسی که باقی گذاشتین الان با این سرعت بشه کاری کرد که بیاد و از صمیم دل عذرخواهی کنه؟ این خواسته و تمایل شدید شما برای عذرخواهی اولین خطریه که تهدیدتون میکنه. در واقع یک برگ برندهای هست که ایشون توی دست داره و میتونه یک بار دیگه شما رو بازی بده. ممکنه فردا برای عذرخواهی قدم جلو بذاره و چند روزی رابطه رو بیش از اندازه قشنگ و شما رو بیش از قبل دل بسته کنه و این درخواست رابطه سه نفره رو تو اوج خوشی شما مطرح کنه. ممکنه حرفهایی از این قبیل بشنوین که برای من جسم اونقدرا اهمیتی نداره یا من به عقاید و رسوم هیچ کاری ندارم اونا به تاریخ پیوسته و دل من با توئه. پارتنرهای سمی کار خودشون رو خوب بلدن و به راحتی میتونن از این نیاز شما به عذرخواهی به نفع خودشون استفاده کنن.
درخواست عجیب آقا، بدون شک یک مسئلهی ریشهای جنسیه. به من که نگفتی، اما خودت در گذشته کاوش کن حتما متوجه موارد عجیب میشی. مثل تمایلاتی به گی یا رفتارای عجیب جنسی. این تمایلات از یک سری مشکلات عمیق میاد که درست کردنش کار شما که هیچ، کار بیشتر تراپیستهای بزرگ دنیا هم نیست. با توجه به صحبتهات و چیزهایی که از قبل هم شنیدی، آقا با یک سری اختلالات شخصیتی مثل Narcissistic Personality Disorder اختلال شخصیت خودشیفته و Borderline Personality Disorder شخصیت مرزی و ناپایدار مواجه هست.
علت درخواست عجیب رابطه جنسی سه نفره
شما به من نگفتی که رابطه آقا با دوست صمیمی شما چطور به پایان رسیده. آیا نقشی در خراب شدن اون رابطه داشتید یا خیر؟ احساس علاقه به عشق دوست نزدیکتون احتمالا احساس خیانت براتون داشته که خودش به تنهایی ضعف عزت نفس از احساس گناه یا بیارزشی به همراه داره. اگر مسبب خرابی رابطهشون باشید یا در واقع اصلا ربطی هم به شما نداشته باشه اما خودتونو یک سر ماجرا بدونید، قطعا احساس بدتری هم از خودتون با شما همراه میشه. با این احساس شما خودتو مستحق بدی میدونی و همین احساس تبدیل به چیزی میشه که در نهایت اتفاق میافته.
تناقضهایی در صحبت شما بود، یکی اینکه ابتدا گفتید با پیشنهاد ایشون صیغه محرمیت خوندین که خودش یک مسئله فوقالعاده عجیب برای شخصیتی هست که دنبال رابطه جنسی سه نفره ست. اصلا غیرممکنه. باز بعد گفتین که اینکارو کردین که دیگه خیانت نکنه. این تناقض از خود فریبی شما میاد. دوست دارین کاری کنین تا کارایی که شما میخواین انجام بشه از طرف فرد مقابل انجام بشه و به حساب اون نوشته بشه. میخواین فکر کنه خودش اینکارا رو انجام داده. اما هیچ وقت این اتفاق نمیافته.
توی رابطه همه متوجه نیازها و درخواستهای هم هستن. حالا به هر زبونی که میخوایم بیان کنیم یا طوری کنیم که خودش انجام بده. نمیتونی کاری کنی که چیزی که تو میخوای، انجام بشه و طرف توی سر فکر کنه که از فکر خودش بوده و به پات نوشته نشه. این خود فریبیه. این فکر تو بوده که با حرفایی که شنیدی و رابطهی دوستت که متلاشی شدنش رو از نزدیک دیدی، خواستی با مذهب دست و پای چنین آدمی رو که به هیچ ارزشی پایبند نیست ببندی. این فکر باز یک خود فریبی دیگه بوده چون میدونم باهوشتر از این حرفا هستی.
مورد دیگه اینه که فکر میکنی خودت رابطه رو تموم کردی. این رابطه خیلی وقته که به معنای واقعی تموم شده بوده. هیچ چیزی نمونده بوده. شما از روی ناچاری و به خاطر جریحه دار شدنت، تنها کاری که کردی اعلامش بوده و حالا میبینی که هنوز خودت دنبال ادامه هستی. ازت خواهش میکنم اولین کاری که میکنی با خودت رو راست باش و حقیقت رو ببین. الآن با دوست ایشون و همون شخصی که صد در صد تمایل به این رابطه سه نفره داشته در ارتباط هستی و با این ارتباط مداوم با این شخص در واقع خودت داری عذرخواهی میکنی. چطور با عذرخواهی کردن طلب عذرخواهی داری؟ در حال حاضر کسی که دنبال این رابطهست خود شما هستی و کسی هستی که هرگز نتونستی ول کنی.
تنها راه فرار از یک رابطه عاشقانه سمی
حتی اگر برگشت بخوای، باید بتونی با رها کردنش عزت نفس خودت رو به دست بیاری. عزت نفسه که تو رو جذاب میکنه و مردم دنبال چیز بیشتری از جذابیت تو نیستن. بیشتر از تصورت شاهد درست شدن رابطههایی تو هر مرحلهای حتی بعد از یک سال بودم که صحبتهاشون رو از نتایج در آینده توی سایت قرار میدم. تمام موفقیتها، بعد گذشت از مرحلهی رهاسازی بوده. رها سازی این نیست که عشق رو کنار بذاری. قسمت قبل پرسش کسی بود که موفق به این کار شده بود. تمام صحبتهای من رو در این زمینه گوش بده.
شرایط شما مثل این میمونه که توی یک باتلاق گیر افتاده باشی و بگی با چه تکنیکی میشه بیام بالا. هر چی بیشتر دست و پا بزنی بیشتر میری پایین. تمام نیاز تو، فقط یک طنابه. خودت رو میتونی با طناب عزت نفس و اراده بکشی بالا.
ما با شنیدن نام عشق اون رو ناخودآگاه به یک سری چیزهای زیبا و مثبت مثل حمایت یا عاطفه و محبت و شادی سر یک میز شام عاشقانه ربط میدیم. در حالی که عشق دو رو داره. باید اوایل رابطه دنبال نشونههایی باشی که سمی بودن یا نبودن رابطه رو برات روشن کنه نه چیزای خوب. وقتی فرد عاشق میشه، قسمتهایی از مغز که مربوط به تردید و قضاوت هست، فعالیت کمتری نشون میدن. این یعنی فرد کور میشه. وقتی عاشق میشی، اگر نتونی احساس رو کنترل کنی و کنترل رابطه رو روی حالت خودکار بذاری، خودت رو کور کردی.
این که درخواست کردی بلاکت کنه، باز اعلام نیازت هست. اگر واقعا عکسهاش رو نخوای ببینی از توی لیست حذفش میکنی و شمارش رو به طور کامل از همه جا پاک میکنی. به جاش شما بهش گفتی بلاکت کنه. اگر خودت رو گول میزنی انتظار این که اون هم گول بخوره رو نداشته باش. با تمام اختلالات شخصیتی، اون پسر باهوشی هست و فکر میکنم با ظاهر خوبی که داره توجه خیلی زیاد از دخترها دریافت میکنه و خیلی بیشتر از شما تجربه داره.
به اینجا رسوندم تا باز از خطرهایی بگم که الآن متوجه شماست. امکان عذرخواهی آقا هست اما اینکه واقعی باشه، امکانش اونقدر پایینه که نباید بهش فکر کرد. شما تا زمان مطرح کردن این پیشنهاد، به هر خواستهی ایشون تن دادین و در برابر هر رفتار سر خم کردین. و بعد از اون هم با رفتارتون پشیمونی خودتون رو عنوان کردین. چیزی که میگم درست شرایطی هست که توی قسمت دوم کامل باز کردم.
این پارتنرها که پارتنرهای سمی هستن، هوش زیادی دارن و تحت تاثیر احساس قرار نمیگیرن. شما با احساس تصمیم میگیرین و این افراد با عقل. تمام نقطه ضعفهاتون رو میدونن و میتونن شما رو خیلی راحت بازی بدن. الان آقا با تحت فشار گذاشتنت داره شما رو تنبیه میکنه و منتظر عذرخواهی رسمی شماست. این اتفاقیه که الان داره رخ میده نه تصور شما.
اتفاق بد وقتیه که سیاست عوض بشه و همین لحظه بیاد جلو و به نیاز شما پاسخ بده. اگر مهارت لازم رو داشته باشه شاید بتونه کم کم شما رو وادار به انجام خواستههاش کنه. چون ما اونقدرها که فکر میکنیم ثبات نداریم. هیچ اتفاقی هم یک دفعه رخ نمیده. آروم آروم به سمتش حرکت میکنیم. اینقدر آروم که اگر چشمها کاملا باز نباشه، هیچ وقت نمیفهمیم چطور رسیدیم! چشم باز میکنیم و میبینیم داریم کارایی رو انجام میدیم که تا دیروز برامون یک خط قرمز بود.
تو عذرخواهی میخوای و حتی نمیتونی به رها کردنش فکر کنی. داره وجودت رو میخوره. و اینجا خطر دوم برات پیش میاد.
باورهای مخرب در روابط بعدی
ما همیشه سعی داریم از اتفاقات زندگی یک منطق در بیاریم. مغز ما همیشه دنبال علته. همیشه دوست داره یک حکمت و دلیل برای هر اتفاق بسازه و بفهمه. ساختار مغز اینطوره. چون مغز برای لذت بردن از زندگی ساخته نشده، مغز کارش حفظ بقاست. برای بقا همیشه اطلاعات جمع میکرده و باید علت هر اتفاقی رو شناسایی و تحلیل میکرده. وقتی برای یک اتفاق بد که برات رخ داده علت یا حکمتی پیدا نکنه، شروع میکنه به پیدا کردن یک علت درونی. یعنی علت رو ضعفهای خودت تشخیص میده و همه چیز رو میندازه گردن خودت. میگه اگر تو این کارو نمیکردی اینطور نمیشد.
چند روایت مختلف میسازه که اگر تو این ضعف و اون ضعف رو نداشتی و فلان کارو نمیکردی یا فلان تصمیم رو نمیگرفتی اینطور نمیشد. و این یک باور مخرب درونت شکل میده که تبعات خیلی بد در پی داره. این باور تو زندگی همراهت میمونه و عزت نفست رو خراب میکنه. این باورهای مخرب نمیذاره تو مواقع خیلی مهم، خوب تصمیم بگیری و باعث میشه بعد هر تصمیم، احساس خیلی بد داشته باشی.
باورهای مخرب که اغلب توی کودکی شکل میگیره به شکل یک اسکیما، یک چارچوب یا به قولی طرحواره درون انسان ساخته میشه و تمام زندگی رو تحت الشعاع قرار میده. توی اسکیما تراپی، طرحواره درمانی، ما با ۱۸ اسکیما یا چارچوب ناهنجار طرفیم که مورد دوم، سوءاستفاده و عدم اعتماده. یعنی همیشه توی زندگی از مردم، انتظار سوءاستفاده داری و این زندگی آیندهت رو خراب میکنه.
الآن دنبال یک منطق برای آروم کردن خودت و برداشتن تقصیر از روی خودت هستی و براش شاید دوباره این رابطه رو شکل بدی تا به خودت ثابت کنی که نه، مشکل از تو نبوده و اگرم بوده حالا جبران میکنی. اما این فقط همه چیزو خرابتر میکنه. هر چه جلوتر بری خودت رو برای روابط بعدت ویرونتر میکنی و من دوست ندارم به اینجا که رسید یاد صحبتهای من بیافتی.
میخوای آتیش رو با آتیش خاموش کنی. این کار شدنی نیست. تنها راهش خفه کردن آتیش درونته. تنها راه اینکه بتونی یک منطق و حکمت از این موضوع بیرون بکشی اینه که به خودت ثابت کنی قدرت خفه کردنش رو همین لحظه درونت داری و همین حالا انجامش بدی و دیگه هرگز خودت رو فریب ندی. اگه خود فریبی رو کنار بذاری، راهت رو خیلی بهتر و روشنتر از من میبینی.
الان کار برات سخته، چون دو سال عشق مخفیانه تو بوده و به خاطرش شاید عذاب وجدان داشتی. این توی ناخودآگاهت هست و شاید باعث این باور اشتباه درونت شده باشه که عشق اون از سطح تو بالاتره. از بک گراند خودت هیچی نگفتی و من شدیدا توی جواب محدودم. اما حدس میزنم شما اگر تک فرزند نباشی، اختلاف سنی زیاد با خواهر یا برادرت داری و این باعث شده یک مقدار کاملگرا یا Perfectionism باشی. توی دنیایی که هیچ چیز کامل وجود نداره، این قطعا تا آخرین روز عذابت میده.
حرف آخرم این که، وقتی پای عشق در میون باشه، من تمام سعیم رو میکنم که با استراتژیهای لازم یا قانون جذب، یک رابطه رو به سرانجام رسوند. اما عشق یک روی سمی داره. قانون جذب هم چیز مثبتی نیست. فقط یک قانونه. میتونه بدترین روابط و بدترین اتفاقها رو هم به زندگی جذب کنه. وقتی میدونم استفاده از استراتژیهایی که تو این لحظه دوست دارین، شما رو وارد یک خونهی پر از گاز سمی میکنه، فقط ازتون میخوام شهامت متوقف کردن ذهنتون و این روند رو داشته باشین.
موفق باشید
برای شرکت در این برنامه، پرسش رو با صدای خودتون به تلگرام @tarhetalayi ارسال کنین. کیفیت و ضرورت سوال، اولویت پاسخ رو مشخص میکنه. لطفا تقاضای چت خصوصی نکنید.
این برنامه، کوچینگ و مشاوره خصوصی من نیست. برنامهی پرسش و پاسخ عمومی هست و برای یک پاسخ کامل به سوالات جامع شما راه اندازی شده. اگر سوال شما پاسخ داده نشده، عذر خواهی میکنم، درخواست زیاد هست و زمان محدود و هدف من، پاسخ جامع به سوالهای مشابه. اولویت با ضرورت و کیفیت سوال شماست.
10 پاسخ
من ۲۱ سالمه و تک فرزندم و باعث جدایی رابطه دوستم با عشقم نشدم دوستم فقط داشت فریبش میداد که فرده دیگه رو فراموش کنه بعده یه مدتم تنها به این که نتونستم عشق واقعیمو فراموش کنم بسنده کرد الان چند هفته گذشته کسی که باهاش دوست بودم یا به اصطلاح عشقم به من زنگ زد اخه چند وقت پیش مزاحم تلفنی داشتم به نفر سوم رابطه پیام دادم ایا کاره عشقمه پخش شماره یانه که گفت اطلاعی ندارم و من بلاکش کردم کسی که دوسش داشتم با یه شماره دیگه زنگ زد داد زدن که من نکردم بعدم قطع کرد که همکارش با گوشی خودش به من زنگ زد که من دوستشم چتونه صدای داد و بیداد میاد بعدا منو قانع کرد پخش شماره کاره عشقم نبوده از اونورم من گفتم کسی که انقدر مریضه که چنین پیشنهادی بده پخش شماره هم میکنه که از دور داد زد و گفت اره من گفتم رابطه سه نفره چون کم گذاشتی برام گفتم چه کمی که گفت بهش بگو بعدا با خودش حرف میزنم ولی دیگه بعد دو روز هیچ خبریم نیست
امیدوارم تا به امروز تصمیم درستی گرفته باشید. امیدوارم خودتونو به طور کل از این روابط و این افراد خلاص کرده باشید. توی این جامعه تا دلتون بخواد انسان مریض وجود داره.
من حتی نمیخواستم باهاش رابطه داشته باشم واسه همین مذهبو بهانه کردم اونم خودش گفت صیغت میکنم کاری نداره بعد طرح چنین پیشنهادیو کرد ولی به هیچ عنوان پاسخگوی این که چرا اینو گفت نشد و فقط بلاک کرد و همین الانشم تنها گفته کم گذاشتی همینو بس
اگه بخوام رو راست باشم بعد رفتنش من یه هفته واقعا داغون بودم ولی دلیل اصلیش شوکی بود که از شنیدن این پیشنهاد داشتم با نفر سومم حرف میزدم که شاید به گوشش حرفامونو برسونه گویا نمیخواستم فراموش بشم ولی بعد مدتی با این که بهش فکر میکردم ولی دوسش ندارم ولی حالا که ۲ روز پیش باهام تماس گرفته خیلی بهم ریختم از یه طرف دلم تنگ شده از یه طرف ازش خوشم نمیاد این تناقض توی حرفای من دلیل گول زدن خودم یا شما نیست من فقط نمیتونم بفهمم چه حسی دارم ولی از یه طرف دوست دارم پشیمونش کنم و عصبیم میکنه این موضوع
سلام میدونم حرفم ربطی به این پست نداره ولی عشقم که گفتم بهتون مطلقه اس و بچه داره و قرار بود ازدواج کنیم و واقعا دوستش داشتم و بخاطر اینکه دیر بهش گفتم که قبلا عقد یکماهه داشتم و بهم خورده کات کرد بعد یکماه سر یک بحث دیگه تو گروهش گروه رو پاک کرد و هم دلیت زده و با یک شماره دیگه که ندارمش وارد تلگرام شده دوستش میگه خواستگار داره واقعا از نظر ذهنی بهم ریختم و نمیدونم چیکار کنم اصلا برمیگرده اتفاقی که تو خیابون دیدمش یجوری رفتار کردیم همو ندیدیم
سلام خسته نباشید من و همسرم ۱۰ ساله که ازدواج کردیم و دو فرزند داریم متاسفانه همسرم از من میخواد که با زن و شوهر های دیگه ای رابطه داشته باشیم.
قبلا هم چند بار به من خیانت کرده
میخواستم ببینم الان باید چیکار کنم چون نمیتونم تن به خواسته هاش بدم
سلام و درود وقت بخیر خسته نباسید 💐لطفا بنده کامنت گذاشتم امروز به اسم داریوش لطفا تایید نکنید چون بنده فراموش کردم اسم شخصی و اورد ک این کار اخلاقی نیست و نباید اسم شخصی و میاورد فراموش کردم پرسش و پاسخ واسه همه قابل رویته ولی ممنون میشم از تلگرام ک دوباره همین سوال و پ سیدم خدمتتون پاسخ بدید شیدیدا نیازمند راهنماییتوون هستم🙏
سلام خسته نباشید،خانمی هستم۳۵ساله،یه بچه۶ساله دارم،مدتیه همسرم ازم میخواد که با یه خانم دیگه رابطه سه نفره داسته باشیم،که اون خانم هم از نزدیکان ما هستن،میخواستم ببینم چطور همسرم رو منصرف کنم،میگن که رضایت من براشون مهمه
سلام خسته نباشید،خانمی هستم۳۵ساله،یه بچه۶ساله دارم،مدتیه همسرم ازم میخواد که با یه خانم دیگه رابطه سه نفره داسته باشیم،که اون خانم هم از نزدیکان ما هستن،میخواستم ببینم چطور همسرم رو منصرف کنم،میگن که رضایت من براشون مهمه،آیا درسته که در فکر وفانتزی ایشون رو همراهی کنم
داشتم کامنت نظرات رو میخوندم دیدم همه ملت رد دادن …..خخ تازه میپرسن چکار کنیم ….